Abstract:
شمول ولایت نسبت به همه عالمان فقه، مولّد پرسشی جدّی است که آیا پذیرش چنین شمولی، بدون محدود کردن حوزه فعالیت هر فقیه، موجب نمیشود که فقیهان یک زمان، بر اساس تشخیص خود در کار یکدیگر دخالت نمایند؟ جواز این دخالتها که «تزاحم ولایتها» خوانده میشود، شبهه به وجود آمدن هرج و مرج و اختلال نظام را در پی دارد. فقیهان در پاسخ به این پرسش، نظریههای متفاوتی را ارائه کردهاند. برخی، تزاحم را جایز ندانسته و اشکالاتی بر آن وارد کردهاند و بعضی دیگر، شمول ولایت را پذیرفته، اشکالات را پاسخ گفتهاند. نتیجه نهایی در این موضوع به مبانی اصل ولایت فقیه بستگی دارد. اگر مستند ولایت فقیه را دلایل لفظی بدانیم، تزاحم ولایتها در عرصه مسائل کلان حکومتی به دلیل «انصراف ادله» و نیز تمام مواردی که به هرج و مرج میانجامد، جایز نیست و در سایر موارد، دلیلی بر حرمت آن نداریم. امّا چنانچه
The inclusion of the authority to all Islamic jurisprudential jurists creates a serious question if the acceptance of such inclusion (without restricting the realm of the activity of every Islamic jurist) does not cause the Islamic jurists to interfere in each other’s functions according to their recognition at the same time. Permissibility of such interferences which is called the interference of authorities follows doubt that it creates chaos and turmoil in the system. The Islamic jurists have presented different theories to respond this question. Some have not allowed the interference (tazahum) and stated some problems and some others have accepted the inclusion of such Velayat and have answered the Problematic issues. The final result relates to the bases of the principle of the guardianship of the jurist or velayat-e faqih. If the evidence of the guardianship of the jurist or velayat-e faqih is verbal reasons، the interference of authorities in the field of the major governmental issues is not permitted because of establishing chaos and turmoil and there is no reason to be prohibited in other cases. But if it is accepted from the point of Hisbiya Affairs (Al-Umur al-Hisbiya) and the stage of certainty، only chaos and turmoil is the spectrum of permissibility or impermissibility determines the interference (tazahum). Any interference which makes chaos and turmoil is prohibited and the other interferences are permissible. The requirement of practical principle where there are several Islamic jurisprudential jurists who have the stipulation of governance is the permissibility of the interference (tazahum) of faqihan.
Machine summary:
"1 اما راجع به دومین مسئله، برخی معتقدند که اساسا امکان «تزاحم ولایت فقیهان» وجود ندارد و در توضیح آن چنین گفتهاند: از دلایل ولایت فقیه، چنین برمیآید که فقیه ـ به نیابت از امامـ در نفس عمل، ولایت دارد نه مقدمات آن؛ و نفس عمل، تزاحمبردار نیست، زیرا اگر دو فقیه، همزمان یک عمل را انجام دهند، تأثیر کار آنها خنثی خواهد شد و چنانچه یکی نسبت به دیگری زودتر آن را انجام دهد، دیگر موضوعی برای نفر دوم باقی نمیماند تا بحث تزاحم به میان آید (غروی اصفهانی، 1418: 2/417؛ نیز ر.
برخی فقیهان در بحث تزاحم ولایتها نیز همین روش را انتخاب کرده و به بررسی مفاد اصل عملی پرداختهاند؛ بدین معنا که بدون توجه به حکم واقعی ـ اعم از اینکه در حکم واقعی به نتیجهای رسیدهایم یا خیرـ و در مقام عمل و رفع تردید، وظیفه چیست؟ سخن مرحوم اصفهانی: در این زمینه مرحوم اصفهانی، دو تصویر بیان میکند که نتیجۀ هر کدام متفاوت از دیگری است: الف) در این مسئله تردید داریم که ولایت فقیه دوم، مقید است به «عدم مزاحمت» با فقیه اول یا خیر؟ به عبارت دیگر نمیدانیم که با توجه به اعمال ولایت از سوی فقیه اول، آیا هنوز هم فقیه دوم دارای ولایت است یا خیر؟ اصل، بقای چنین ولایتی است؛ بنابراین فقیه، حق اعمال ولایت را دارد؛ چه این ولایت، به همراه مزاحمت و دخالت در کار فقیه دیگر باشد و چه دخالتی به شمار نیاید."