Abstract:
مسأله عاطفی شر، مسأله ای است که برای کسی که در حال رنج کشیدن است رخ می دهد و به هیچ عنوان مسالهای فلسفی یا منطقی نیست، بلکه مسألهای از نوع دینی، شخصی و عاطفی می باشد. در حقیقت این مسأله زمانی دامنگیر انسان خداباور می شود که با بروز شری که او را بیپناه و سرگشته ساخته است، احساس رهاشدگی و تنهایی می کند و نسبت به اطاعت از خدای خویش سست می شود؛ انسان در این حالت تشنه انکشاف عشق الاهی، حضور فعال، نوازش، توجه و مراقبت خدا است. دنبال راهی است که رابطه خود را با خدا بهبود بخشد و عشق و اعتماد آسیب دیده خود را به خدا اصلاح و ترمیم کند. مراقبت های شبانی از جمله پاسخ هایی است که مسیحیت در مواجهه با مساله عاطفی شر ارائه نموده است. این پاسخ ها برآمده از الاهیاتی است که رسالت واسطهگری در ابراز عشق و مراقبت الاهی به همه نیازمندان مراقبت را بر دوش دارد. در این راستا روش هایی برای ایجاد ارتباط با فرد رنج دیده ارائه میگردد و به کشیشان می آموزد چگونه با رنج دیده همدردی کنند و بدین ترتیب بتوانند از سنگینی رنج وی بکاهند.
Emotional problem of evil appears when the believer confronts evil in his personal life. This type of problem is different from philosophical or logical problem of evil، but it is known as religious، emotional، and personal sourt of problem. While suffering، the believer feels to be alone & forgotten by his Lover God، which causes his distrustful to God; in this situation، he does not excpect any kind of justification، but strongly needs to receive the grace of God، His presence & attention. The suffered man looks for the God who had promised to take care of His servants. He complains why God has forgotten him، why He does not care about his suffering.
Pastoral Care is one of the ways in Christianity to answer to emotional problem of evil. This approach is based on a type of theology that aims to mediate in the love of God for those who are suffering and need particular attention. Thus، it has some recommendations how to communicate with suffering people، & meanwhile it trains pastors to accompany these people in order to relieve their pain & help them to rebuild their trust in God.
Machine summary:
اما آیا مشکل انسان رنجکشیده، زمانی که با شر عاطفی دست و پنجه نرم می کند، دقیقا از دست دادن همین اعتمادش به خدای غایب نیست؟ آیا مرور صفات خدایی که قادر مطلق است و با وجود تمام صفات متعالی خود، نظارهگر رنج انسان مومن است، بدبینی و حس سکوت خدا را در وی افزایش نمی دهد؟ تلاش در حفظ ایمان در رنجهای زودگذر و سطحیتر میتواند به عنوان پاسخی مناسب و کارساز ارزیابی شود، اما آیا در مصیبت های طاقت فرسا و رنجهایی که به درازی عمر یک انسان می باشند، باز هم این پاسخ به کار می آید؟ اگر پاسخهای الاهیات شبانی را بر اساس شدت و نوع رنج، و همچنین بازخورد افراد به مرحلههای مختلف تقسیم کنیم، می توان این پاسخ را به عنوان پاسخ درجه دو به حساب آورد که بسیار هم نتیجه بخش خواهد بود.
پاسخها در مراقبتهای شبانی ثابت می کند که دغدغه یک شبان خوب باید تسکین درد بیمار و یا انسان رنجدیده باشد؛ این همان هدفی است که خود به عنوان بهترین پاسخ در رویارویی با مسأله عاطفی شر ارزیابی می گردد.
مراقبتهای شبانی به گونه ای او را تربیت می کند تا مروج باورها و رفتارهای صحیح در مواجهه با شر و درد باشد و در ارتباط خود با رنجدیده این امر را به وی نیز انتقال دهد؛ چرا که این رویکرد به دنبال القا کردن روحیه امید و بردباری است، و تلاش می کند اگر نمیتواند تسکین رنج باشد، حتیالمقدور درد شخص در حال رنج را تشدید نکند.