Abstract:
کوفتگی عضلانی تأخیری، معمولا پس از انجام فعالیت غیر معمول برونگرا روی میدهد و باعث کاهش کارایی و عملکرد ورزشی میشود. درمانهای متعددی جهت پیشگیری و درمان این عارضه شایع در ورزش پیشنهاد شده ولی تاکنون روش موثری یافت نشده است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی زعفران در طی ده روز برای پیشگیری از علائم بیوشیمیایی و نشانههای عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی اکسنتریک انجام شد. تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1±6/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. دستگاه پرس پا به دو سنسور ایزومتریک متصل به دستگاه نیروسنج کامپیوتری برای تعیین حداکثر قدرت ایزومتریک مجهز شد. ده روز قبل و نیز پس از 24، 48 و 72 ساعت از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک با انجام آزمون پرس پا تعیین و غلظت آنزیمهای کراتینکیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازهگیری شد. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی با 80 درصد قدرت ایزوتونیک بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. از آزمونهای تحلیل واریانس یک عاملی با اندازه گیریهای مکرر و تصحیح بونفرونی برای مقایسه تاثیر زعفران در نوبتهای مختلف استفاده شد. از آزمون تی غیروابسته برای مقایسه نتایج دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد مصرف روزانه 300 میلی گرم سرگل زعفران بمدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنیداری در غلظت آنزیم CK و LDH شد (001/0p<). حداکثر قدرت ایزوتونیک و ایزومتریک گروه تجربی نسبت به پیش آزمون کاهش نداشت ولی حداکثر قدرت ایزومتریک و ایزوتونیک گروه شاهد نسبت به پیش آزمون کاهش شدید و معنیداری را نشان داد (001/0p<). نتایج این تحقیق بدیع نشان میدهد که ده روز مصرف زعفران اثرات قوی پیشگیریکنندگی از کوفتگی عضلانی تاخیری را دارد.هدف تحقیق مقایسه تراکم استخوانی، محتوای مواد معدنی استخوانی و قدرت عضلانی مردان نخبه کاراتهکار سبک کاتا و کومیته استان خراسان جنوبی است. آزمودنیهای این پژوهش تعداد 12 مرد کومیتهکار (سن: 23/2 ± 6/22 سال، شاخص توده بدنی: 95/1 ± 43/22 کیلوگرم بر متر مربع)، 12 مرد کاتارو (سن: 15/1 ± 5/21 سال، شاخص توده بدنی: 14/3 ± 38/22 کیلوگرم بر متر مربع) و 12 مرد غیر ورزشکار سالم (سن: 60/1 ± 9/22 سال، شاخص توده بدنی: 89/2 ± 85/21 کیلوگرم بر متر مربع) از استان خراسان جنوبی بودند. گروههای ورزشکار از بین افرادی که حداقل 5 سال سابقه ورزشی مستمر در رشته کاراته داشتند و از سلامت بدنی و رژیم غذایی طبیعی برخوردار بودند، انتخاب شدند. با استفاده از روش DXA، میزان تراکم و محتوای مواد معدنی استخوان ران (نواحی گردن، برجستگی بزرگ و انتهای نزدیک به تنه) و ساعد (3̷2 انتهای دور از تنه استخوان زند زیرین و زند زبرین و استخوانهای مچ دست) شرکتکنندگان اندازهگیری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (05/0=α) استفاده گردید. نتایج نشان داد در ورزشکاران سبک کومیته، میزان تراکم (به ترتیب 04/0p= و 000/0p=) استخوانی ناحیه ساعد؛ قدرت گریپ (به ترتیب 02/0p= و 000/0p=) و قدرت عضلات پشت (به ترتیب 000/0p= و 000/0p=) به طور معنیداری از ورزشکاران سبک کاتا و افراد غیر ورزشکار بالاتر است. همچنین ورزشکاران سبک کاتا در تراکم و محتوای مواد معدنی استخوان ران (به ترتیب 000/0p= و 03/0p=)، قدرت گریپ (00/0p=) و قدرت عضلات پشت (00/0p=)، به طور معناداری از مقادیر بالاتری در مقایسه با غیر ورزشکاران سود میبردند. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که ورزش کاراته به طور موثر موجب بهبود وضعیت استخوانی و قدرت عضلانی ورزشکاران میشود؛ اما در مقایسه دو سبک رایج این رشته، سبک کومیته به سبب ماهیت فشارهای مکانیکی، تاثیر بارزتری بر وضعیت استخوانی ناحیه ساعد و قدرت عضلانی کاراته کاران دارد.
Machine summary:
"گزارش شده است استفاده از داروی مسکن استامینوفن و داروی ضد التهاب Delayed Onset Muscle Soreness Creatine Kinase Lactate Dehydrogenase ایبوپروفن در یک دوره 48 ساعت بعد از ورزش اکسنتریک باعث کاهش علائم ناشی از کوفتگی عضلانی تأخیری میشود (1).
مقایسه تغییرات میزان قدرت بیشینه ایزوتونیک عضلات چهار سر رانی در گروه زعفران و کنترل * تفاوت معنیدار در سطح 022/0p= *** تفاوت معنیدار در سطح 000/0 p= ج- تغییرات سطوح آنزیم کراتین کیناز پلاسما: نتایج نشان داد در فاصله زمانی قبل از آزمون، اختلاف معنی داری بین سطوح آنزیم کراتین کیناز بین دو گروه وجود ندارد (207/0 p=)، اما در فواصل زمانی 24 ساعت (000/0p=)، 48ساعت (000/0p=) و 72 ساعت (000/0p=) ساعت بعد از انجام تمرین برونگرا، اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود دارد (شکل 3).
مقایسه تغییرات سطوح آنزیم کراتین کیناز پلاسما در دو گروه زعفران و کنترل *** تفاوت معنیدار در سطح 000/0 p= د- تغییرات سطوح آنزیم لاکتات دهیدروژناز پلاسما: نتایج این تحقیق نشان داد در فاصله زمانی قبل از آزمون، اختلاف معنیداری بین سطوح آنزیم لاکتات دهیدروژناز بین دو گروه وجود ندارد (285/0p=)؛ اما در فواصل زمانی 24 (000/0p=)، 48 ساعت (000/0p=) و 72 ساعت (000/0p=)، بعد از انجام تمرین برونگرا، اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود دارد (شکل 4).
در این تحقیق مقدار حداکثر قدرت ایزومتریک و ایزوتونیک عضله چهار سر رانی در گروه مصرف کننده زعفران در 24، 48 و 72 ساعت نسبت به پیشآزمون افزایش یافت، در حالی که در گروه کنترل کاهش معنیداری بعد از ایجاد کوفتگی مشاهده گردید."