Abstract:
نگارندگان در این مقاله ، فرایند واژهافزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی هـا و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پـژوهش ، اشـتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه سازوکار اصلی و مشترک میـان ایـن دو زبـان در حـوزه واژهافزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است . مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است ، در قرن گذشته ، بیشتر در خدمت زایایی قـرار گرفتـه و طیف وسیعی از واژههای جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است . در زبان عربی ، از آنجـا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورتبندی واژههـایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خـود را بـر برخـی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب ، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مـانعی در برابـر زایـایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است .
Persian and Arabic have had long-lasting religious and cultural symbiosis. Due to their speakers’ similar cultural conditions and geographical proximity، the two languages have lived a long time near each other، have grown together and enriched each other. The authors of this article studied the word formation processes in the two languages and showed the capabilities and limitations of each of these two languages in dynamicity and productivity. The study has scrutinized derivation، compounding and semantic change in words as three main common mechanisms of word formation in the two languages. The results show that although compared to Arabic، fewer texts have been written in Persian and the language has had a passive stance to Arabic، the well-developed derivational and compound structure Persian has served the productivity of the language during the last century and a wide range of new words have found their way to the vocabulary of the mass reservoir of Persian vocabulary. In contrast، the templatic nature of derivation in Arabic، peculiar to the language، brings about certain constraints in the production of compound words that are part of the lexicon of every living language.
Machine summary:
"سعی شده است که به این پرسش هـا، پاسـخ روشمند داده شود: آیا زبان فارسی و عربی ، از قابلیت های کافی برای رویارویی بـا تحـولات زبـانی و معنایی دنیای نوین برخوردار هستند؟ مهمترین چالش ها و محدودیت های این دو زبـان در عرصـه واژه افزایی کدام است ؟ در ادامه مقاله ، واژهافزایی در این دو زبان را از طریق مهمترین عناصر واژهافزایی - بـه ترتیب اهمیت عناصر واژهساز یعنی اشتقاق، ترکیب ، و تغییر معنایی - به بحث و بررسی و کنکاش می - گذاریم : 1 ١) اشتقاق : این اصطلاح با توجه به خاصیت ها و خصوصیت های متفاوت زبان عربی و فارسی می تواند در هر یک از این دو زبان تعریف جداگانه ای داشته باشد.
این حرف معنای فاعلی را به واژه می افزاید در موارد بسیاری همان نقشی را ایفا می کند که پسوندهایی مانند ,ive,ist,er در زبان انگلیسی ایفا می کنند: الانهزامی (شکـست پـذیر)، الانطـوائی (درونگـرا)، الانـانی (خودخـواه)، العنصری(نژادپرست )، الکلانی (کل نگر)، اللامبالی (سهل انگار)، الارهابی (تروریست )، التقدمی (ترقی خواه )، الـشمولی (تمامیـت خـواه) الاصـلاحی (اصـلاحطلـب )، النرجـسی (خـودشـیفته )، القیـادی(سـرکرده )، الانتهازی(فرصت طلب )، الصحافی (روزنامه نگار)، الاتکالی یا الاعتمادی(وابسته )، الاجرامی (جنایتکارانـه )، (الاستغلالی ، استثمارگر، سودجو)، الاستفزازی(جنجالبرانگیز، فتنه گر،) العدوانی (پرخاشگر، سلطه جـو)، القمعی (سرکوب گر)، الاضطهادی(ستم پیـشه ،متجاوز)، العـصامی (خودسـاخته ) و سـلطوی (اقتـدارگـرا)، الذکوری(الاجتماع الذکوری: جامعه مردسالار) این مثالها نشان می دهد که تکواژ واپسین همه واژههای فارسی مذکور، با همه تنوع و گوناگونی که در آنها هست و با وجود رنگـارنگی کـه بـه کلمـات داده است ، تنها نقش «ی » را در پایان واژه های عربی ایفا می کند."