Abstract:
ذکر و یاد خدای متعال، شامل ذکر لفظی و ذکر قلبی است و هر دو موجب شناخت و معرفت بیشترخدای متعال میشود. شناخت افراد از خدای متعال، دارای مراتب گوناگون است. هرچه معرفتانسان نسبت به خدا، اسماء و صفات الهی بیشتر و عمیقتر باشد، یاد او نیز عمیقتر و گستردهترخواهد بود. اگر درصددیم که حقیقتا یاد خدا را در دل زنده کنیم و بهمعنای واقعی آن توجه نموده، بایدمعرفت خویش را نسبت به خدای متعال افزون کنیم، باید زمینه آلودگی ذهن و زبان خود را از بینببریم و از بسیاری از رذایل اخلاقی، بهویژه زبانی بهدور باشیم تا بتوانیم به خدای متعال تقرب جوییم.
Machine summary:
عظمت ذکر خدا و ناتوانی انسان از انجام بایسته آن سوم آنکه محور و موضوع اصلی این مناجات شریفقرار گرفته ـ و در مباحث پیشین خود در موضوع ذکر کهآیات و روایات بسیاری را ازنظر گذراندیم، بدان التفاتنیافتیم (از این نظر باید اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام رابزرگترین نعمت الهی برای خویش بدانیم که گاه مطالعهدعا و مناجات و یا روایتی از آنها افقهای نو و نکاتی تازهرا به انسان مینمایاند) ـ این است که ما نمیتوانیم حقذکر و یاد خداوند را بهجای آوریم و اگر خداوند فرماننمیداد که او را یاد کنیم، ما او را منزه از یاد خودمیدانستیم؛ زیرا یاد کردن ما در حد ظرفیت وجودی ومعرفتی ماست و هرچه ظرفیت وجودی و معرفت ماگسترش یابد، ذکر ما از خدا نیز عمیقتر و باارزشترمیشود.
اکنون با توجه به ارزش و اهمیت ذکر خدا و تأکیدخداوند بر آن، و اینکه حتی از ما خواسته است تا دربدترین حالات او را یاد کنیم، این پرسش مطرح میشودکه چرا امام سجاد علیهالسلام میفرمایند اگر فرمان خداوند نبود،من خدا را منزه از یاد خود میدانستم.
درباره ذکر خداوند نیزگاه الفاظی لقلقه زبان ماست و گاه در ذهنمان معانی آنها رانیز تصور میکنیم؛ اما این حد از ذکر بسیار متفاوت است باآنکه فراتر از ذکر لفظی و لقلقه زبان و تصور مفاهیم، دلانسان به مصداق متعین و واقعی آن الفاظ، یعنی خداوند نیز توجه یابد، که دراینصورت ذکر حقیقی تحقق یافته است.
اگر خدا توفیق ندهد که حقیقتا او را یاد کنیم و ذکرشرا بر زبان آوریم، آیا زبان و ذهن آلوده و بیمار ماشایستگی ذکر گفتن و توجه به خداوند را دارد؟ بر اساسآیات و روایات، همه رفتار و ازجمله گناهان، آثار وضعیو واقعی بر وجود و روح ما دارند.