Abstract:
موضوع این مقاله بررسی و گزارش پیشینه حرکت اسلامی در لبنان اسـت . در ایـن نوشته ابتدا به اختصار تاریخ سیاسی لبنان، وضعیت اجتماعی و نقش احـزاب فعـال در حکومت لبنان مورد بحث قرار میگیرد. سپس فرآیند ظهور اخوان المسلمین در لبنان و چگونگی فعالیت این نهاد در طول بیش از پنجاه سال گذشته بررسی مـیگـردد و نیـز توصیفی مبتنی بر واقعیت تاریخی از نقش اخوانیها در این کشور، برای خواننده ارائـه میشود. حزب الجماعۀ الإسلامیۀ بزرگترین تشکل رسمی اخوانالمسلمین در لبنان بوده که با تمرکز و تشریح اهداف، ساختار و چارچوب این حزب، گوشه ای از فعالیت های الجماعۀ الإسلامیۀ در حوزههای سیاسی و رسانه ای بسط داده میشود. الجماعۀ یکی از باسابقه ترین و پرنفوذترین احزاب اسلامی این کشور است که در طول نیم قرن گذشته یکی از بازیگران فعال عرصه سیاسی لبنان بوده است . کارنامه این حزب مجموعه ای از کامیابیها، شکست ها، موفقیت ها و افت و خیزها را به ما نشان میدهد. این مقاله سعی میکند تا نمایی از این کارنامه تا سالهای اخیر را بازگو نماید.
Machine summary:
شکست اسلامگرایان در افغانستان علل مختلفی میتواند داشته باشـد، اما در این نوشتار سعی بر آن است که مهم ترین چالش های درونی جریانهای اسلامگرا که زمینه شکست آن ها را فراهم نمودند مورد تحلیل قرار گیرنـد.
به نظر «بـابی سـعید» وجه مشترک تمام جریان های اسلامی این است که هویت اسـلامی را در کـانون عمـل سیاسی قرار می دهد و در گفتمان اسلام سیاسی، اسلام به یک دال برتر تبدیل میشود.
خسروی، غلامرضا، درآمدی بر بنیادگرایی اسلامی، ص، ١٢٥ بوگارت، فرانسوا، «جنبش های اسلامی معاصر در خاورمیانه »، مجله سیاست داخلـی، سـال اول، شـماره دوم، بهـار١٣٨٦، مسلسل ، ٢، ص، ٢٩١ به اعتقاد بابی سعید، هر چند تمام جریان های اسلامی در ارجاع به اسلام اشتراک دارند، اما این بدان معنی نیست که اسلام گرایی کلیت یکپارچه ای را میسازد کـه در آن هـیچ تنوع و اختلافی وجود ندارد.
در حالی که جنبش هـای اسـلامی طیـف گسـتردهای از گرایشـات فکـری ـ سیاسی را منعکس می کنند که هرچند همه آنها در طرد و انکار مبانی سکولار مدرنیسم اشتراک نظر دارند، اما انتساب ویژگی های چون افراطگرایی، خرد ستیزی، مخالفـت بـا ارزش های دموکراتیک و غیره به تمام جریانهای اسلامی، برآمده از ایدة عـام شـمولی مدرنیسم غربی است ، نه مبتنی بر واقعیت های عینـی.
زیرا با این جابجایی مکانی، سنت اسلامی محافظه کار و غیر سیاسـی افغانستان در تماس و نفوذ مستقیم با بنیادگرایی افراطی سـنت دیوبندیسـم ، وهابیـت و جریان های اسلامی فراوطنی قرار گرفت که مولود آن جنبش اسلامی طالبان بود.