Abstract:
چکیده شوقی و بهار دو شاعر برجستۀ ادبیات معاصر پارسی و عربی، در شرایط مشابهی چون همزمان بودن، مسلمان بودن، زندگی در شرایط استبداد سیاسی، درگیری با کشورهای استعمارگر، آزادیخواهی، داشتن مبارزات انقلابی و تحمل تبعید، زندان و... از نظر فکری و ادبی نزدیکی فراوانی به یکدیگر یافتهاند. بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر، نشاندهندۀ آن است که مضامینی همچون: ملیگرایی، تقابل شرق و غرب، جنگ، زن، آزادی، علم، عدالت و فقر، جلوههای بارز مشترک در اندیشۀ آنها را تشکیل میدهد. نگارنده در این پژوهش کوشیده است با تصویرشناسی دو جهان شرق و غرب در شعر شوقی و بهار، به تطبیق این رویکرد به عنوان یکی از رهیافتهای فکری عصر حاضر بپردازد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد: الف) ایستادگی در برابر زیادهخواهی استعمارگران از اصول مورد اتفاق در اندیشۀ دو شاعر است. ب) بهار و شوقی ضمن اشاره به جنبههای مثبت و منفی تقلید از غرب، به بیان نمونههایی در هر دو حیطه پرداختهاند. شوقی و بهار دو شاعر برجستۀ ادبیات معاصر پارسی و عربی، در شرایط مشابهی چون هـم زمـان بـودن ، مسـلمان بودن ، زندگی در شرایط استبداد سیاسی، درگیری بـا کشـورهای اسـتعمارگر، آزادیخـواهی، داشـتن مبـارزات انقلابی و تحمل تبعید، زندان و... از نظر فکری و ادبی نزدیکی فراوانی به یکدیگر یافته اند. بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر، نشان دهندة آن است که مضامینی هم چون : ملی گرایی، تقابل شـرق و غـرب ، جنـگ ، زن ، آزادی، علم ، عدالت و فقر، جلوه های بارز مشترک در اندیشۀ آن ها را تشکیل میدهد. نگارنده در این پژوهش کوشیده است با تصویرشناسی دو جهان شرق و غرب در شعر شوقی و بهـار، بـه تطبیـق ایـن رویکـرد بـه عنـوان یکـی از رهیافت های فکری عصر حاضر بپردازد. نتایج به دست آمده نشان میدهد: الف ) ایستادگی در برابر زیاده خـواهی استعمارگران از اصول مورد اتفاق در اندیشۀ دو شاعر است . ب ) بهار و شوقی ضمن اشاره به جنبه هـای مثبـت و منفی تقلید از غرب ، به بیان نمونه هایی در هر دو حیطه پرداخته اند. ش--وقی وبه--ار ش--اعران ممت--ازان ف--ی الأدب--بن ک الع--ربی والفارس--ی المعاص--ر. لق--د ترع--رع الش--اعران ف--ی ظ--روف متش--ابهة مث--ل المعاص--رة ، الإس--لام ، الحی--اة فی حال--ة الاس--تبداد السیاس--ی ، مجابه--ة ال--دول الإس--تعماریة ، التح--رر، المناض--لات الثوری--ة وتحم-ل النف-ی والس--جن ، فل-ذلک اقترب-ا م-ن الآخ-رین فکری-ا وأدبیا اقتراب-ا تام-ا. دراس-ة مقارن-ة لش-عرهما ت-دل عل-ی أن بع-ض المض-امبن المش-ترکة کالقومی-ة ،تقا ل الشرق والغرب ، الحرب ، المرأة ، الحریة ، العلم ،العدال-ة والفق-ر ه-ی تجلی-ات مش-ترکة ب-ارزة فی فکرهم-ا. تح-اول الکاتب-ة فی ه-ذه المقال-ة أن تقوم بدراسة تصویریة فی شعر شوقی وبهار بکونحا أسلوبا فکریا فی العصر الحدیث . إن النتائج الحاصلة هی ک الف ) المقاومة أمام تهور المستعمرین هی أحد المبادیء الفکریة لدی الشاعرین . ب ) لقد أشار الشاعران إلی الجوانب السلبیة والإیجابیة لتقلید الأروبیبن فی شعرهما.
Machine summary:
"بـاور او ایـن اسـت که ناصر الملک و افرادی هم چون او، نه تنها باعث شفای دردهای سرزمین خود و مردم آن نمـیشـوند؛ بلکه بیماریهای بیشتر و عمیق تر، ارمغان ایشان برای میهنشان است : ناصـــرالملک آن بریـــد زشـــت پـــی از فرنـــگ آمـــد شـــتابان ســـوی ری بـــاده ای کانـــدر اروپـــا خـــورده بـــود کــرد در ایــران بــه یــک گفتــار قــی ناصــرالملک از طبابــت هــای خــویش ایــن چنــین برخســتگان بخشــود ســود از دواهـــــایش شـــــفا نامـــــد پدیـــــد وین مریض از آن کسل تر شـد کـه بـود ایـــن مـــریض و ایـــن دوا را مولـــوی کـــرده انـــدر مثنـــوی خـــوش وانمـــود «آن عــــلاج و آن طبابــــت هــــای او» «ریخــــت یکســــر از طبیبــــان آبــــرو» (بهار، ١٣٥٤، ج ١: ٢٢٧ و ٢٢٨) در هرج و مرج سال ١٣٠١-١٣٠٢ که مردم تهران به تحریک بیگانگان به جان یکدیگر افتاده بودنـد و مطبوعات ، میدان جنگ عمومی و سوءاستفادة گروهی از روزنامه نگاران هتاک و بیگانـه پرسـت شـده بودند، بهار با تشبیه وطن به مادر، به یکی از اصحاب مطبوعات حامی غرب یادآور میشود که تـو مـادر وطن ، خود را گاهی به درگاه روسیه ، گاهی به درگاه آلمان و گاهی دیگر به پیشگاه انگلیس میبـری و با این کار خود، او را خوار و ذلیل میکنی."