Abstract:
مقایسۀ اندیشههای عبید زاکانی، شاعر و نویسندۀ عصر مغول و احمد مطر، از شاعران معاصر عراق، در حوزۀ ادبیات تطبیقی مکتب آمریکا قرار میگیرد. یکی از وجوه مشترک در آثار این دو هنرمند که بر اثر شرایط خفقانآور جامعه به وجود آمده، طنز سیاسی - اجتماعی است که هدف اصلی آن انتقاد از شرایط نابسامان جامعه و اصلاح آن است. از این روی، در حکایتهای زاکانی و اشعار مطر، در کنار مضمونهای متفاوت، مضامین طنزآمیز مشترکی چون نقد حاکم، قاضی، واعظ، تصریح به نام دشمنان، گسترش فساد، سرکوب شخصیتهای برجسته و اندیشمندان و گسترش فقر، قابل بررسی است. عبید از هنر خاصی در بیان سخنانش سود جسته که همین مسأله سبب گشته است معنای طنزهایش را تنها خردمندان دریابند؛ اما زشتگویی او در برخی حکایتهایش، آثار او را به سوی هزل و یاوه کشانده و معنای حقیقی سخنانش را پنهان ساخته است. مطر با رعایت جانب ادب، توانسته حقایق تلخ روزگار خویش را آشکارتر سازد و برخلاف عبید، شعر خود را تنها برای مبارزه با حکومت به کار گیرد و حس مخالفت مردم بر ضد اوضاع نابسامان را بیشتر برانگیزد؛ هرچند که خود از رسیدن به آیندهای درخشان ناامید است. مقایسۀ اندیشه های عبید زاکانی، شاعر و نویسندة عصر مغول و احمد مطـر، از شـاعران معاصـر عـراق ، در حـوزة ادبیات تطبیقی مکتب آمریکا قرار میگیرد. یکی از وجوه مشـترک در آثـار ایـن دو هنرمنـد کـه بـر اثـر شـرایط خفقان آور جامعه به وجود آمده ، طنز سیاسی - اجتماعی اسـت کـه هـدف اصـلی آن انتقـاد از شـرایط نابسـامان جامعه و اصلاح آن است . از این روی، در حکایت های زاکـانی و اشـعار مطـر، در کنـار مضـمون هـای متفـاوت ، مضامین طنزآمیز مشترکی چون نقد حاکم ، قاضـی، واعـظ ، تصـریح بـه نـام دشـمنان ، گسـترش فسـاد، سـرکوب شخصیت های برجسته و اندیشمندان و گسترش فقر، قابل بررسی است . عبید از هنر خاصی در بیان سخنانش سود جسته که همین مسأله سبب گشـته اسـت معنـای طنزهـایش را تنهـا خردمندان دریابند؛ اما زشت گویی او در برخی حکایت هایش ، آثار او را به سوی هـزل و یـاوه کشـانده و معنـای حقیقی سخنانش را پنهان سـاخته اسـت . مطـر بـا رعایـت جانـب ادب ، توانسـته حقـایق تلـخ روزگـار خـویش را آشکارتر سازد و برخلاف عبید، شعر خود را تنها برای مبارزه با حکومت به کار گیرد و حس مخالفـت مـردم بـر ضد اوضاع نابسامان را بیشتر برانگیزد؛ هرچند که خود از رسیدن به آینده ای درخشان ناامید است .
Machine summary:
"مطر نیز دوره ای از زندگانی خود را در زمان حکومت دیکتاتوری «صدام » بر عراق و «حـزب بعـث » گذرانده است ؛ حزبی که از ویژگیهای بارز آن ، از بین بردن روحیـۀ دینـی، مبـارزات ایـدئولوژیک بـا شیعیان ، اختصاص دادن ٨٠% کل مطبوعات به برنامه های سیاسی - ایدئولوژیک حزب بعـث ، منـع ورود افراد غیر بعثی به مؤسسات فرهنگی، اذیت و آزار بسیاری از مردم بیگناه با تکیه بر شعار هـر کـه بـا مـا نیست دشمن ماست ، گسترش روحیۀ رفاه طلبی و مصرف گرایی در میـان مـردم و...
حاکم : ستم ، فساد، دزدی و فرهنگ چاپلوسی حاکم ، طبقه ای است که بیش از همه در رأس انتقادهای عبید زاکانی و مطر قـرار گرفتـه اسـت ؛ چراکـه یکی از جلوه های نابهنجار جامعه مبتنی بر ستم پادشاهان و خان های ریـز و درشـت بـوده و ناخودآگـاه ، طومار قانون جامعه زیر پای زور و عصیان لگدمال شده و در نتیجه پیام آور شرایط بغـرنج میشـود؛ لـذا ظلم ، فساد و رفاه طلبی، دزدی حاکم و چاپلوسی در برابر او را با زبانی طنزآمیـز بـه تصـویر کشـیده انـد؛ چراکه با استیلای قوم مغول بر ایران که به دو قرن (قرن ٧ و ٨ هـ.
عبید در حکایتی، سیه روزی مردم عهد خود را که در مطبخشان جـز آب دیـده و خـون دل ، چیـزی نداشتند، چنین به تصویر میکشد: «شخصی از مولانا عضد الدین پرسید که چون است که در زمان خلفا مردم دعـوی پیغمبـری و خـدایی میکردند و اینک نمیکنند؟ گفت : مردم این روزگار را چنان ظلم و گرسـنگی افتـاده اسـت کـه نـه از خدایش یاد میآورند و نه از پیغامبر» (زاکانی، ١٣٨٢: ٤٨٣)."