Abstract:
عصر محنت قرآن که در نیمه نخست قرن سوم هجری روی داد، اگر چه از لحاظ زمانی کوتاه بود؛ ولی اجرای آن کاملا برای حکومت وقت دارای اهمیت بسیاری بود و در طول حکومت سه تن از خلفای عباسی تا سال 232 ه. ق ادامه یافت. مأمون بنا به دلایل عمدتا سیاسی به معتزله گرایش یافت و با پذیرفتن عقیده حدوث قرآن، دورهای در تاریخ اسلام آغاز شد که به عصر محنت قرآن معروف شده است. وی در سال 218 ه. ق طی نامهای دستور امتحان قشری را صادر نمود که پایگاه خاصی در جامعه داشتند و از قدرت و نفوذ بسیاری در میان مردم برخوردار بودند. به دنبال آن، دستگاهی برای تفتیش عقاید مخالفان رسمی حکومت به وجود آمد. در این دوره، معتزله با حمایت دستگاه خلافت به قدرت چشمگیری دست یافتند و بر آن شدند که عقایدشان را به دیگران تحمیل نمایند.
Machine summary:
"عصر محنت چکیـده واژههای کلیدی: مقدمه حمایت و پشتیبانی مأمون از علماء و دانشمندان معتزلی و برگزاری مجالس بحث و گفتگوی آزاد موجب گسترش عقاید معتزله، یعنی جنبش طرفداران آزادی اندیشه گردید، توجه بیش از حد مأمون به افکار معتزله تا آنجا بود که برای گسترش بعضی از عقاید آنان، فرمان حکومتی صادر میکرد و با جدیت تمام عقیده مخلوق بودن قرآن را گسترش میداد و این موضوع را محک و معیار سنجش اعتقادات مسلمانان و ملاک گزینش در انتصاب کارگزاران و امیران لشکر و قاضیان بلاد قرار داده بود.
نامه دوم پس از نامه اول، مأمون به اسحاق بن ابراهیم بر عقیده خود مبنی بر مخلوق بودن قرآن تأکید میکند و مینویسد: «از جمله چیزها که امیر مؤمنان به تدبر و اندیشه خویش بدانسته و خطر عظیم و زیانانگیز آن را در کار دین معلوم داشته، گفتاری است که مسلمانان در میان خویش دارند، درباره قرآن که خدای آن را پیشوایشان کرده و نشانی است که از پیغمبر خدا(ص)، برگزیده او محمد(ص)، برای آنها به جای مانده و این گفتار برای بسیاری از مسلمانان شبهه آورده و به نزدشان نیک افتاده و در عقولشان زینت گرفته که قرآن مخلوق نباشد و با این گفته به معرض رد خالقیت خدا رفتهاند، صفتی که خدای بدان از مخلوق خویش جداست، که به اقتضای عدالت وی ابداع همه اشیاء به حکمت و ایجاد آن به قدرت و تقدم بر آشنایی به ازلیت که به آغاز آن نمیتوان رسید و مدت آن را درک نمیتوان کرد، خاص اوست که هر چیز جز اوست، مخلوق اوست و حادث است و او ایجادکننده آن است."