Abstract:
روی کار آمدن نظام سیاسی جدید در افغانستان پس از حادثه ١١ سپتامبر در سـال ٢٠٠١ موجـب گردید تا مسئله مشارکت سیاسی زنان در این کشور مورد بازنگری قرار گیرد. تلاش برای برقراری نظام دمکراتیک و توجه این نظام به فراهم آوردن زمینه های لازم برای افزایش فعالیت های سیاسی و اجتماعی زنان موجب حضور بیشتر زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی شده است . پرداختن به فعالیت سیاسی زنان در افغانستان پس از حادثه ١١ سپتامبر بحثی بکر و بـه روز اسـت کـه مـورد غفلت و کم توجهی پژوهش گران قرار گرفته است . علت آن را در بحـران، نـاامنی ، جنـگ هـای داخلی ، اندیشه استبداد باور و تلقی سنتی زن ستیز جامعه افغانستان می توان جـستجو نمـود. ایـن مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که با توجه به فرهنگ سنتی جامعه افغانستان، نظام سیاسـی جدید تا چه حد در بهبود بخشیدن به مشارکت سیاسی زنان موفق بوده است ؟ به این منظور تلاش می گردد تا وضعیت مشارکت سیاسی زنان در نظام جدید افغانستان مورد ارزیابی قرار گیرد.
After 11 September of 2001، it was considered a new political system in Afghanistan which paid attention to the issue of women political participation. With creating a democratic system in Afghanistan، efforts to increase social and political participation of women in this country increased. It Seems to Provide the context for women political participation in Afghanistan we see them active in political and social Life. Issue of Political Participation of women in Afghanistan after the September Eleven is new issue that has received less attention of Scholars. Perhaps one reason for this issue is several problems such as war، insecurity or thinks Anti-women in Afghanistan Society.
This article aims to answer this question that the new political system in Afghanistan with regard to traditional culture in this country how could was successful in improving the political participation of women in this country?
Machine summary:
"طی سده های گذشته ، مردها در جوامـع سـلطه گـر بـوده و در مقابل زن نیز سلطه پذیر و در عمل ، شرایط دوگانه در شـیوه هـای آموزشـی و پرورشـی باعث شکل گیری این گونه واکنش روانی شده است (رزاقی ، ١٣٧١، ١٧٣) با این حال بـه نظر می رسد که با تمامی این موانع و مشکلات ناشی از سلطه ی مناسبات مردسـالارانه ، زنان در سال های اخیر با رشد آگاهی اجتماعی و سیاسی حتـی در کـشورهای در حـال توسعه نظیر افغانستان نیز درصدد رسیدن به حقوق از دست رفته ی خود می باشند و بـا علاقه ی فراوان در تمامی این صحنه ها، برای احیای این حقوق تلاش می کنند.
اگر تنها به متن قانون اساسی بنگریم می توان گفـت بر روی کاغذ مشکلات زنان افغان در اغلب حوزه ها و از جملـه مـشارکت سیاسـی بـا توجه به مواد قانون اساسی افغانستان تا حدود زیـادی حـل شـده اسـت ، امـا آیـا ایـن واقعیت وضعیت زنان افغان و موقعیت آنها در مشارکت سیاسی امروز افغانستان است ؟ قانون اساسی متنی است که حتی با وجود ضمانت اجرا در عمل با مـشکلات متعـددی به ویژه در کشوری همچون افغانـستان کـه مـدت هـا از یـک حاکمیـت مرکـزی مقتـدر برخوردار نبوده و خلا قدرت در بخش های مختلف مشاهده می شده است ، مواجه اسـت .
ضمن آنکه حتی در صورت بسط قدرت دولت بـه دورترین نقاط جغرافیایی کشور نیز نمی توان نفوذ سنت ها و نظام فکری و ارزشی پیـشین افغانستان را که تا حدود زیادی تبعیض علیه زنان را به ویزه در حوزه هایی نظیر مـشارکت در امور اجتماعی و سیاسی امری درست ، اخلاقی و عـادی مـی دانـد دشـوار اسـت ."