Abstract:
چکیده: امروزه دستیابی به شناختی از پیشینۀ و ماهیت سنتهای روایتپردازی در زبان فارسی ضرورت دارد. در بارۀ ماهیت روایتپردازی در متون روایی کهن فارسی تا کنون بررسی هایی انجام شده است که نتایجی خوبی دربرداشته و تا حدودی به شناخت برخی ویژگیهای عام انواع قالبهای کهن روایت کمک کرده است. در ادامه این تلاشها به بررسی ماهیت عناصر داستانی در کهنترین متن به جای مانده دارای حکایت یعنی حکایات بخش اول تاریخ بلعمی پرداخته شده است. شیوۀ پژوهش چنین بود که بر اساس عناصری که در نقد ادبی امروز تشکیل دهنده داستان و اجزای اصلی آن به شمار میآیند به بررسی حکایات و چگونگی به کارگیری عناصر داستانی در آنها پرداخته شد تا بتوان با تکیه بر دستاوردهای آن ماهیت داستانپردازی در این متن را توصیف کرد. ویژگیهای عناصر داستانی در حکایات تاریخ بلعمی که آغاز تألیف آن (352 هجری قمری) است، نشان میدهد که روایتپردازی در آغاز رواج زبان فارسی دری و قرون اولیه دارای ساختار و عناصر روایی پختهای است. پختگی ساختاری حکایات تاریخ بلعمی با توجه به ماهیت ترجمهای متن نشانگر آن است که این شیوۀ حکایتپردازی باید میراث تجربههایی باشد که از پیشینیان بلعمی بر جای مانده بوده است. بنابراین ریشههای شکلگیری سنتهای حکایتپردازی را باید در متون کهنتر از قرن چهارم هجری جستجو کرد. امروزه شناخت پیشینه و ماهیت سنتهای روایتپردازی در متون کهن فارسی و فهم چگونگی روند تکامل و گسترش آن اهمیت بسزایی دارد. در این باره تا کنون بررسیهای زیادی انجام شده است و نتایج خوبی نیز به دست آمده که به شناخت برخی ویژگیهای عام انواع قالبهای کهن روایت در زبان فارسی کمک کرده است. این پژوهش نیز در جستجوی شناخت پیشینۀ روایتپردازی به بررسی کهنترین متن بازمانده نثر فارسی یعنی بخش اول تاریخ بلعمی نگاشته در قرن چهارم (352 ﻫ .ق) پرداخته است. شیوۀ کار بر اساس بررسی عناصر داستانی در متن است که از دیدگاه منتقدان، پدیدآورندۀ روایت به شمار میآیند. بنابراین در این پژوهش عناصر داستانی چون؛ پیرنگ، شخصیتپردازی، حادثهپردازی، صحنهپردازی، درونمایه و... در تاریخ بلعمی توصیف شدهاند. یافتهها نشان میدهند؛ تاریخ بلعمی با آن که در آغاز رواج زبان فارسی دری آفریده شده، ولیکن از ویژگیهای روایی پختهای برخوردار است. این پختگی با توجه به ماهیت ترجمهای متن نشان میدهد که؛ نویسنده خود باید میراثدار تجربههایی بوده باشد که از پیشینیان روایتپردازش برجای مانده بوده است. بنابراین میتوان گفت؛ تجربه روایتپردازی، روند شکلگیری، تکامل و گسترش آن در زبان فارسی به زمانی بسیار پیشتر از آغاز گسترش زبان دری و تألیف تاریخ بلعمی در قرن چهارم بازمیگردد. چگونگی به کارگیری عناصر روایی در تاریخ بلعمی، خود گواه وجود پیشینۀای است که به دوران ایران پیش از اسلام بازمیگردد.
Nowadays the issue of the recognition of the history and nature of the tradition narrative in Persian language processing is necessary. In the attempt to investigate the nature of old story remains a tale of the text of the stories، the first part is focused on Balamy .processing described in the text . Feature stories fictional elements on the Balamy started writing it ( 352 AH) ، a show that narrative began forming in the early centuries of the common language، Farsi Dari and cooked narrative elements and a Structural sophistication Balamy anecdotes on the nature of the text shows that this approach suggests a translator that are making you experience the heritage Balamy predecessors had left . So the root form tradition of story -making in ancient texts processor must be sought from the fourth century AD .
Machine summary:
در این سیر تاریخی پس از مقدمه شاهنامه منثور ابومنصوری، ترجمه تاریخ طبری مشهور به تاریخ بلعمی قرار دارد که علاوه بر ارزشهای زبانی، تاریخی و فرهنگی از جایگاه و اهمیت ویژهای در روایتپردازی برخوردار است.
با آن که بلعمی راوی وفادار رخدادهای تاریخی و مترجم تاریخ طبری است و به نظر میرسد که خود چیزی بر اصل آنها نیفزوده و یا از اصل آنها نکاسته باشد، نوع بیان رخدادها و شیوۀای که برای نقل وقایع تاریخی پیش از اسلام برگزیده، مجال داستانپردازی را برای او فراهم آورده است.
بنابراین میتوان گفت که بررسی عناصر داستانی و ساختار روایی بخش تاریخ پیش از اسلام و تحلیل و توصیف آنها میتواند ماهیت شیوۀ کهن روایتپردازی در قرن چهارم هجری را بشناساند و نمایانگر بخشی از کهنترین تجربیات روایتپردازی در زبان فارسی باشد.
کنکاش دربارۀ پیشینۀ بررسی روایتپردازی در تاریخ بلعمی، نشان میدهد که موضوع بررسی ماهیت عناصر داستانی و ساختار روایی تاریخ بلعمی تا کنون از نظر پژوهشگران دور مانده است.
دادها نشان میدهند که؛ در مجموع 53 نمونه مقدمه چینی، 23 مورد یعنی 43% مکان و زمان رخداد وقایع را بیان میکنند و نشانگر ماهیت تاریخی متن است.
در واقع این ماهیت تاریخی متن است که نوع و ماهیت حادثهپردازانۀ روایات تاریخ بلعمی را شکل میدهد و موجب میشود که برجستگی حوادث، اهمیت و نقش شخصیت را در سایه قرار دهد.
از این روی باید گفت که متن تاریخ بلعمی دربردارندۀ روایتهای تاریخی است که ویژگیهای بارزی از شگردهای داستانپردازی و پختگی عناصر داستانی در آن مشاهده میشود.