Abstract:
مقدمه : پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی بیماری صرع کیفیت زندگی بیماران مبتلا را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل پیش بینیکننده کیفیت زندگی بیماران مبتلابه صرع و شناخت عواملی با بیشترین اثر انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی مقایسه ای میباشد که بر روی ١٠٠ بیمار صرعی و ١٠٠ فرد سالم همراه بیمار مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان ٢٢ بهمن شهرستان مشهد انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بود. برای تعیین عوامل پیش بینیکننده کیفیت زندگی مبتلایان به صرع از مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده گردید. نتایج : میانگین نمره کلی کیفیت زندگی بیماران و افراد سالم تفاوت نداشت و تنها در حیطه های جسمی (0.001>P)، محیط (0.002=P) و اجتماعی (0.001>P) تفاوت آماری معنیدار مشاهده شد. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد متغیرهای سن ، جنس ، سطح تحصیلات ، نوع صرع و تعداد حملات صرع در ماه به عنوان عوامل پیش بینیکننده مستقل کیفیت زندگی کلی در مبتلایان به صرع بودند. در تمام حیطه های کیفیت زندگی، افزایش تعداد حملات صرع نمره کیفیت زندگی را کاهش میدهد و زنان نسبت به مردان نمره کیفیت زندگی بالاتری داشتند. نتیجه گیری: سن ، جنس ، سطح تحصیلات ، نوع صرع و تعداد حملات صرع به عنوان عوامل مهم پیشگوییکننده سطح کیفیت زندگی کلی بیماران مبتلابه صرع تعیین شدند. بیشترین اثر مربوط به تعداد حملات صرع و جنسیت زن بود. براساس یافته های مطالعه تنها عاملی که میتوان بر روی آن مداخله نمود، کنترل تعداد حملات صرع میباشد که به نظر میرسد نقش مؤثری در ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلابه صرع داشته باشد. Introduction: Quality of life among patients with epilepsy is severely affected by consequences of physical, psychological, social of epilepsy. The aim of present study was to evaluate predictors of quality of life in epileptic patients and to determine the main effective factors. Methods: This is a comparative cross sectional study on 100 epileptic patients and 100 healthy people from patient's relatives who referred to neurology clinic of 22 Bahman hospital in Mashhad. Data were collected through the WHO quality of life (QOL) standard questionnaire. Multiple linear regression analysis was used to determine predictor factors of quality of life in patients with epilepsy. Results: The mean total score of quality of life in two groups of patients and healthy people showed no significant difference. Only in the physical (P<0.001), environment (P=0.002) and social domain (P<0.001) differences were statistically significant. Multiple linear regression analysis showed that age, sex, education level, type of epilepsy, and numbers of seizures in one month are effective factors. In all four domains of QOL, quality of life score decreased by increasing the episodes of seizures. Moreover, females compared with males had higher quality of life scores. Conclusion: Age, sex, education level, type of epilepsy, and number of seizures were important predictors of total QOL in patients with epilepsy. Number of seizures and female gender had higher effect on QOL. Based on our findings controlling numbers of seizures is the key factor in improving the quality of life among patients with epilepsy.
Machine summary:
"در هر دو گروه کیفیت زندگی کلی در بیماری که در یک ماه ١ الی ٢ حمله و یا سه تحت مطالعه افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بیشترین سهم را به حمله صرع و بیشتر دارد نسبت به بیماری که در یک ماه هیچ حمله ای خود اختصاص داده بودند اگرچه توزیع این متغیر در دو گروه به لحاظ ندارد به ترتیب به اندازه ٢٤.
در تمام حیطه های کیفیت زندگی یافته های مربوط به میانگین نمره کیفیت زندگی به تفکیک هر حیطه به جز حیطه محیط میانگین نمره در افراد سالم تحت مطالعه بیشتر از حاکی از آن بود که در تمام حیطه ها متغیر تعداد حملات صرع در یک مبتلایان به صرع بود، اگرچه این تفاوت فقط در حیطه های جسمی و ماه و متغیر جنس بیشترین اثر را به ترتیب در بین متغیرهای بالینی و اجتماعی به لحاظ آماری معنیدار بودند (جدول ٢).
001 بحث در ارتباط با تأثیر عامل جنس در این مطالعه ، برخلاف مطالعات در مطالعه حاضر میانگین نمره کیفیت زندگی در بیماران مبتلابه انجام شده در کشورهای کره جنوبی (٢١) و چین (٢٧) که تفاوتی در صرع در تمام حیطه ها به جز حیطه محیط پایین تر از افراد سالم بود.
در دو گروه بیماران و افراد سالم فقط در مطالعه ای در گرجستان در شرایط یکسان زنان کیفیت زندگی حیطه های جسمی، محیط و اجتماعی تفاوت آماری معنیدار مشاهده پایین تری نسبت به مردان داشتند (٢٨)."