Abstract:
بــاور بــه زنــدگی پــس از مــرگ و رســتاخیز، از جملــه پرســش هــایی اســت کــه ذهــن هــر باورندة دینی را بـه خـود مـشغول مـی دارد. نـزد زردشـتیان نیـز، از امیـد بـه پـاداش در برابـر نیکـی سـخن رفتـه اسـت . ایـن مفهـوم، در متـون پهلـوی بـسیار روشـن تـر و کامـل تـر از متـون اوسـتایی توصیف شـدهاسـت . ایـن پـژوهش تـلاش دارد تمـامی باورهـای بهـدینان از مفهـوم بهـشت و نیـز شرحی از مفـاهیم مربـوط بـه آن در متـون فارسـی میانـه را مـورد بررسـی قـرار دهـد. صـرف نظـر از متــونی چــون ارداویرافنامــه ، دادســتان دینــی و مینــوی خــرد کــه بــه روشــنی اشــاراتی بــه ایــن موضـــوع دارنـــد، تـــلاش شـــدهاســـت کـــه مـــوارد پراکنـــده در دیگـــر متـــون پهلـــوی، در دســته بنــدیهــای مناســبی ارائــه شــود. در همــین راســتا، موضــوعاتی همچــون بــستگی بهــشت بــا چکـاد دائیتـی و البـرز و نیـز راه بهـشت ، بـاد بهـشتی ، پـذیرایی بهـشتی ، ارتبـاط بهـشت بـا آسـمان و آتش ، خانه های بهشتی و آموزش در بهشت مورد بررسی قرار گرفته است .
Machine summary:
"از جملـه پـژوهش هـایی کـه اخیـرا در ایـن رابطــه انجــام شــدهاســت ؛ مــی تــوان بــه عفیفــی (١٣٧٤) اشــاره کــرد کــه در مــورد «چگــونگی پایــه هــای بهــشت »، توصــیفی کلــی ارائــه داده و برخــی از متــون کــه در آنهــا ذکـر پایـه هـای بهـشت رفتـه را عنـوان کـردهاسـت ؛ امـا تمـامی متـون را ذکـر نکـرده و در قــسمت «سرنوشــت روانهــای نیکــوکــار و بــدکــار» بــه ذکــر مــتن روایــت پهلــوی اکتفــا کـــردهاســـت ؛ همچنـــین توضـــیحاتی کوتـــاه در مـــورد بهـــشت ، انغـــران و گرودمـــان دادهاســت .
براسـاس متـون پهلـوی، مـی تـوان چنـین برداشـت کـرد کـه البـرز در بهـشت واقـع اسـت ؛ چـرا کـه هشتـصد سـالی کـه طـول کـشید تـا کـوه برویـد، در سـتاره پایــه ، مــاه پایــه ، خورشــید پایــه و بــالای آن آســمان بــودهاســت (بندهــشن ، بخــش نهــم ، وزیدگی هـای زادسـپرم، فـصل سـه ، بنـد ٣١ )و ایـن همـان پایـه هـای بهـشت اسـت کـه در واقع مـی شـود آن را محـل اتـصال مینـو و گیتـی دانـست ؛ چـرا کـه یـک سـر آن بـه زمـین وصــل و ســر دیگــر آن بــه آســمانی پیوســته اســت کــه در آن بهــشت و طبقــات آن واقــع اســت .
جالـب ایـن اسـت کـه در ایـن تـشبیه ، تنهـا از سـتارهپایـه ، مـاهپایـه ، خورشـیدپایـه ، اســر روشــنی و گرودمــان نــامبــرده شــدهاســت و از ابــرپایــه نــامی بــرده نــشدهاســت ؛ همچنـین مــی تــوان چنـین برداشــت کــرد کـه تــصور زردشــتیان از بهـشت و خوشــی هــای بهــشتی ، انگــارهای بــر پایــة حــواس فیزیکــی اســت و بــه نقــل از زنــر در توصــیف سرنوشـت روان پـس از مـرگ، مـی تـوان بـه ایـن نکتـه پـی بـرد کـه دریافـت زردشـتیان از چیـــستی روان، مـــادی گرایانـــه اســـت ؛ زیـــرا روان دارای حواســـی اســـت کـــه بـــا آن می بیند، می شنود، لمس مـی کنـد، مـی بویـد، مـی چـشد و نیـز تغذیـه مـی کنـد."