Abstract:
در دورۀ رضاشاه برنامۀ صنعتیسازی ایران عمدتا در صنایع مصرفی کشاورزی متمرکز گردید. تاکنون برخی پژوهشها دربارۀ برنامههای اقتصادی این دوره با نگاهی محدود و بدون مبنای نظری انجام گرفته است. در این پژوهش با نگاهی متفاوت و با رویکرد به نظریه اقتصاد جهانی، تأثیر تحولات سیاسی- اقتصادی هسته نظام سرمایهداری در صنعتیسازی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه، ابتدا اولویت توسعۀ صنعتی یا کشاورزی مورد بحث قرار گرفته و در ادامه بازتاب نظام اقتصاد جهانی در برنامههای صنعتی این دوره تشریح شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تغییرات هستۀ نظام اقتصاد جهانی به ویژه پس از بحران اقتصادی 1930م/1309ش در جهتدهی برنامه های صنعتی ایران همانند سایر کشورهای پیرامونی نظام جهانی تأثیر داشت. به همین دلیل، اصطلاح «صنعتیسازی جایگزین واردات»، به منظور نشان دادن واکنش آگاهانۀ دولت برای مقابله با چالشهای نظام جهانی به کار رفته است.
The Iran's industrialization program in the Reza Shah period was concentrated mainly in the agricultural consumption industry. Some researches about the economic programs of this period، So far، have been done with limited view and without the theoretical basic. In this study، with a different view، and with the approach to the global economy theory، the impact of economic and political changes in the industrial core of the capitalist system has been investigated. Consequently، priority for industrial or agricultural development is discussed، first، and then، the reflection of global economic system on the industrial programs of this period is described. The findings of this research suggest that changes in the core of the global economy، especially after the economic crisis of the 1930s، had impacted on the Iran’s direction of industrial programs as well as other marginal countries of the economic world system. For this reason، the term of "import substituting industrialization"، in aim at to showing of the government aware reaction against to the challenges of the world economy system is used.
Machine summary:
"یکی از انتقاداتی که از برنامه های صنعتی شدن این دوره میشود این است کـه چـرا به جای سرمایه گذاری در صنایع مصرفی، مانند قند و نساجی، ایـن سـرمایه هـای انـدک برای پروژه های آبیاری و توسعۀ ماشین آلات کشاورزی به کار گرفته نشد؟ هرچند در ایـن گفتار برای پرداختن به این موضوع مجال نیست ، باید در نظر داشـت کـه بـدون توسـعۀ صنعتی، امکان توسعۀ کشاورزی و کاربرد وسـیع ماشـین آلات در بخـش کشـاورزی نیـز وجود ندارد، چرا که کاربرد ماشین خودبه خود باعث گسـترش بیکـاری میـان کشـاورزان میشود و چون زمینۀ کاریابی در بخش صنعت برای کارگران بیکار شدة بخش کشاورزی وجود ندارد، در اقتصاد کشور پیامدهای ناگواری خواهد داشت .
گذشته از این هرچند که شش سال بعد از جنگ جهـانی اول تقاضـا بـرای مصـرف مواد خام کشاورزی به تدریج رشد یافت و قیمت ها تا حـدی ترقـی کـرد، بـا ایـن وجـود قیمت فرآورده های کشاورزی نسبت به قیمت کالاهای ساخته شـدة صـنعتی روز بـه روز در حال کاهش بود و در عوض قیمـت محصـولات صـنعتی پیوسـته افـزایش مـییافـت .
زیرا از یـک طـرف مـواد خـام مورد نیاز این صنایع در داخل ایران زیاد بوده و از طـرف دیگـر واردات ایـن محصـولات بسیار بیشتر از کالاهای دیگر بود، اما با این وجود دولت مجبور بود سالانه مقـدار زیـادی مواد خام صادر کند و در عوض فرآوردهای ساخته شده از ایـن محصـولات را بـا قیمتـی بالاتر وارد کند.
برنامه های صنعتی ایران در درجۀ اول بر روی صنایع مصرفی مانند قند و شکر و پارچه بافی متمرکز شده بود که با وجود مواد خام کافی در داخل کشور، این کالاها با هزینه هایی بسیار بالاتر از سایر کشورهای وارد کننده ، وارد میشد."