Abstract:
چکیده نامههای حکومتی و آثار مرتبط با آن (کتابهای انشا و ترسل) ، از مهمترین منابع و اسناد تاریخی هستند. دقت مؤلفان و دبیران در بازنمایی جایگاه و تعریف روابط میان کارگزاران اجتماعی (مردم و دستگاه حاکم) این متون را تابعی از نظام معنایی و فرهنگی زمان خود ساخته است. این متون آگاهانه گونهای از «مواجههی نابرابر» را بازنمایی میکنند و از این روی برای مطالعهی عناصر بازنمایی قدرت در گفتمان بسیار مناسباند. در این پژوهش دستورالکاتب فی تعیین المراتب بر اساس چهار مؤلفهی گفتمانمدار نامدهی، ساختار گذرایی، کاربرد الگوهای مختلف جمله و وجهیت به منظور تبیین چگونگی بازنمایی مناسبات قدرت، بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که مؤلفههای یاد شده در گفتمان دستورالکاتب نقشی کارآمد دارد، و نویسنده در بازنمایی مناسبات قدرت عملکردی دوسویه داشته است و شرع و دین به عنوان منابع قدرت پشتوانهی این گفتمان دوسویه بوده و در عین حال باعث هژمونیگرایی در متن شده است.
Machine summary:
"خسروبیگی و فرخی (١٣٩١) در مقاله ای با عنوان «مقایسۀ تطبیقی بازتاب اصلاحات غازانی در جامع التواریخ با دستورالکاتب فی تعیین المراتب »، گزارشهای رشیدالدین فضل الله در تاریخ مبارک و شمس منشی در دستورالکاتب را مقایسه کرده و به این نتیجه دست یافته اند: بااینکه در مواردی نخجوانی اقدامات غازان را مطلوب توصیف میکند و تأثیر مناسب اقدامات اصلاحی را بازگو میکند، در بیشتر موارد، با موشکافی مشکلات، اقدامات غازان را ناکافی دانسته است .
/ برپایۀ رویکردهای نظری یادشده که اشتراکهای چشمگیری دارند و نیز با توجه به ویژگیهای متن دستورالکاتب ، این مؤلفه ها برای تحلیل متن و بازنمایی مناسبات 2۴ قدرت انتخاب شده اند: انتخاب لغات و تعبیرات خاص (نام دهی )٢٣، ساختار گذرایی ، کاربرد الگوهای متفاوت جمله ٢٥ و وجهیت .
در جملات دیگری که الگوی ربطی به کار رفته ، مثل «رأی ما جانب او شد»، «وقوف او محقق شده » و «اخلاق اوست »، برای نوعی ارزیابی و ارزشگذاری شخص منتخب ، او را کاملا «خودی» معرفی کرده است ؛ زیرا منشور برای تفویض فرمان روایی بخش بزرگی از قدرت حکومتی است و بهترین الگویی که الزام و اجبار حقیقت گزارة موجود در این متن را نشان میدهد، جملات معلوم و اسنادی ارزشگذاری است که ازطریق آن نویسندة منشور، مردم و کارگزاران دولتی را به اطاعت از فرمان مندرج در آن ملزم میکند."