Abstract:
از وقوع بهار عربی در منطقهی خاورمیانه قریب سه سال میگذرد، اما گذر این زمان مانع از فروکشکردن این تب در میان کشورها نشده و همچنان برخی دولتهای منطقه با آن درگیرند. در این میان کشور اردن از معدود کشورهای منطقه بود که خیلی زود این بحران را پشت سر نهاد و به جریان طبیعی حکومت بازگشت. سوال اصلی که پژوهش حاضر به آن میپردازد این است که چرا بهار عربی در اردن ناکام ماند؟ از آنجاکه پدیدههای علوم اجتماعی عموما چند متغیری هستند، فرضیهی پژوهش نیز این مساله را در سه عامل جستجو نموده است: 1- اصلاحات و نحوهی برخورد رژیم اردن با اعتراضات.2- شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داخلی این کشور. 3- عوامل و نیروها و سیاستهای بینالمللی. برای این منظور از نظریهی آشوب و روش توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد اگرچه خاندان هاشمی در اردن به صورت موقت توانست خطر سرنگونی را پشت سر بگذارد اما پتانسیل انقلاب همچنان در این کشور فعال است و با تغییر در معادلات منطقهای و بینالمللی در آینده، این کشور می تواند انقلاب جدیدی را تجربه نماید.
From the beginning of Arabian spring in Middle East pass about 3 years، but despite of this long time، it yet continuing to its life and some of the countries in the region are experiencing this event. Jordan is one of the countries that could concur on this crisis and now is continuing to its regime. So، the main question is that why has the Arabian spring failed in Jordan? With regard to this fact that social Sciences events are multi causes، current research hypothesis survey three factors: 1- Reformation and behavior of Jordan government on protests. 2- The political، social and cultural conditions of Jordan. 3- Factors and actors and international politics. We used chaos Theory and descriptive-explanative methods in the research. Research findings show that although the Jordan government could outfight on dangerous of downfall for short time but capacity of revolution is active in this country. With Changing in regional and international conditions in the future this country can experience new revolution.
Machine summary:
"( abu ٤ :٢٠١١,rumman) در تظاهرات اردن، مقامات این کشور سیاست «چماق و هویج » را اتخاذ کرده و ضمن دادن فضای عمل به تظاهرکنندگان برای ابراز خشم خود، در عین حال با استفاده از زور برای ایجاد خطوط قرمز خاص، به ویژه هنگام نقد علیه سلطنت ، آنها را کنترل می کند (٣٢ :٢٠١٢, Samuel and helfont) مسئله ی مهم دیگر برای جلوگیری از اعتراض فلسطینیان اردن و همچنین آرام کردن بخش زیادی از طیف های ضد اسرائیلی مردم اردن ، بهبود روابط اردن و حماس بوده است .
سلطنت به عنوان یک سوپاپ اطمینان و آخرین راه حل به حل و فصل اختلافات می پردازد و از این که ارتش ، نیروهای امنیتی ، قوهی قضاییه و مقامات مذهبی عموما بی طرف، مستقل ، حرفه ای و غیرسیاسی باقی می مانند مطمئن می گردد و "همچنان در مسائل استراتژیک حیاتی ، سیاست خارجی و امنیت ملی نقش مهمی بازی می کند"( ٦ :٢٠١٣,jamal halabi) اصلاحات عبدالله ، به هیچ وجه باعث تغییر اساسی که حقوق سلطنت را تضعیف یا شانس برنده شدن اسلامگرایان در انتخابات را فراهم سازد نمی شود (٩ :٢٠١٢,Hiyari ) نتیجه گیری هیچ کس نمی توانست تصور کند سرنوشت یک منطقه با چندین کشور و رهبران قدرتمندی که طی دهه ها حاکمیت بی چون و چرای خود را اعمال کرده و کمتر نیرو و گروهی توان مقابله با آنها را درخود می دید با یک اتفاق غیر قابل پیش بینی کوچک (اثر پروانه ای خودسوزی دست - فروشی در کشور تونس ) دچار تحول گردد."