Abstract:
تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی انواع هنجارشکنی های دانش آموزان مقطع دبیرسـتانی در مدارس دولتی شهرستان خواف و شهر بیرجند مـی پـردازد.جمعیـت آمـاری تحقیـق را دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه در سال تحـصیلی ٨٥- ٨٤ تـشکیل مـی دهنـد کـه متناسب با جمعیت دانش آموزی هریک از دو شهر مذکور به ترتیب نمونه ای با حجم ٢٥٠ نفر و٣٠٠ نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده است . نتایج تحقیق نـشان مـی دهند که دانش آموزان شهرستان خواف در مقایسه با دانـش آمـوزان شـهر بیرجنـد از پـای بندی بیشتری به هنجارهای دینی ، احساس آنومی کمتر، فرصت های خـانوادگی معـدودتر، پیوند با خانواده، مدرسه و جامعه بیـشتر، ارتبـاط بـا دوسـتان هنجارشـکن کمتـر و پایگـاه اجتماعی – اقتصادی پایین تری برخوردارند، که به نظر می رسد علت آن را باید در ساخت سنتی تر جامعه خواف جستجو کرد. علاوه بر این ، در تحلیـل رگرسـیون چنـد متغیـری در نمونه آماری مورد مطالعه خواف، متغیرهای پای بندی به هنجارهای دینی ، پیوند با خانواده و پیوند با جامعه و در نمونه آماری مورد مطالعه بیرجند متغیرهای فرصت های خـانوادگی ، پیوند با مدرسه و پیوند با جامعه به ترتیب بیـشترین سـهم را در تبیـین پـیش بینـی متغیـر وابسته (هنجارشکنی دانش آموزان) داشته اند.
Machine summary:
نتایج تحقیق نـشان مـی دهند که دانش آموزان شهرستان خواف در مقایسه با دانـش آمـوزان شـهر بیرجنـد از پـای بندی بیشتری به هنجارهای دینی ، احساس آنومی کمتر، فرصت های خـانوادگی معـدودتر، پیوند با خانواده، مدرسه و جامعه بیـشتر، ارتبـاط بـا دوسـتان هنجارشـکن کمتـر و پایگـاه اجتماعی – اقتصادی پایین تری برخوردارند، که به نظر می رسد علت آن را باید در ساخت سنتی تر جامعه خواف جستجو کرد.
درمجموع، عواملی نظیر فرصت های خانوادگی ، پیونـدباخانواده، مدرسـه وجامعـه ، ارتبـاط بـا دوستان هنجار شکن ، میزان پایبندی به هنجار های دینی ، احساس آنومی اجتماعی و پایگـاه اجتمـاعی - اقتصادی برمیزان هنجار شکنی دانش آموزان متوسطه دردوشهرچه تأثیری دارنـد وچـه تفـاوتی از ایـن باب بایک دیگر دارند؟وتا چه اندازه این تفاوت را می توان به سطح توسعه دو جامعه مربوط دانست ؟ پیشینه پژوهش از جمله عناصر مهم یک تحقیق علمی مناسب و مطلوب، مرور سوابق تجربـی و نظـری در زمینـه موضوع مورد مطالعه است .
برخی از مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیده اند کـه عـضویت دانـش آمـوزان در گـروه هـای بزهکار، ساخت خانواده دانش آموزان از جمله فقدان پدر یا مادر، سن و جنسیت دانش آموزان داشـتن دوستان بزهکار، پایگاه اجتماعی – اقتصادی خـانوادگی ، میـزان پـای بنـدی بـه هنجارهـا، اعتقـادات و باورهای دینی ، اعتماد و دلبستگی به خانواده و مدرسه با میزان و نوع هنجار شکنی آنـان ارتبـاط معنـی دار داشته است ( لونستین ، ١٩٨٦؛ گلداستاین و همکاران، ١٩٩٤؛ مناکر، ١٩٩٤؛ کرنکـوویچ و گیوردانـو، ١٩٨٧؛ تامپــسون و همکــاران، ١٩٨٤؛ بــا یرورایــت ، ٢٠٠١؛ بنــدا و کــاروین ، ٢٠٠١؛ آدیــسون، ١٩٩٣؛ لاکفیلد و همکاران، ١٩٩٧؛ چادویک و تاپ، ١٩٩٣ ؛کرسـول، ٢٠٠٥ ؛ بـال، ٢٠٠٥؛ و لانـگ و فریـزر، .