Abstract:
به طور کلی، تمام علوم انسانی متأثر از انگارههای فلسفی است و علم تفسیر متون دینی از این امر جدا نیست. به نظر میرسد مفسرانی که در فلسفه صاحب تفکر و اندیشهاند در مبانی و روش تفسیر و فهم آیات قرآن به قواعد و ملزومات روش تفلسف خود پایبند باشند. دغدغه و مسئلة پژوهش حاضر فهم و شناخت امکانات منحصر به فردی است که روش تعقل فلسفی در تفسیر و فهم عمیق آیات قرآن کریم در اختیار مفسر قرار میدهد. برای تبیین و توضیح این مسئله، با ابتنا بر نظریات موجود، ابتدا از مفاهیمی همچون تفسیر و تأویل و عقل بحث میشود و، سپس، با تبیین دقیق تفسیر عقلی و تفاوت آن با تفسیر به رأی، ادله موافقان و مخالفان تفسیر عقلی بیان میگردد و با تمسک به نظریات مختلفی که در باب رویکرد تعقل فلسفی به تفسیر وجود دارد، مهمترین امکانات تفسیری این روش در فهم آموزههای وحیانی بازشناسی میشود. از این رهگذر، نگاهی اجمالی به کاربست روش مذکور در تفسیر المیزان، اثر شهیر فیلسوف و مفسر قرآن کریم علامه طباطبایی;، خواهد شد.
Machine summary:
"(1387: 1/169 ـ 171) سپس، ایشان تفسیر عقلی را به دو گونه تقسیم کرده، مینویسد: «تفسیر عقلی یا به تفطن عقل از شواهد داخلی و خارجی صورت میپذیرد، به اینکه عقل فرزانه و تیزبین معنای آیهای را از جمعبندی آیات و روایات دریابد که در این قسم، عقل نقش مصباح دارد و نه بیش از آن و چنین تفسیر عقلی مجتهدانه، چون از منابع نقلی محقق میشود، جزو تفسیر به مأثور محسوب میگردد، نه تفسیر عقلی، و یا به استنباط برخی از مبادی تصوری و تصدیقی از منبع ذاتی عقل برهانی و علوم متعارفه صورت میپذیرد که در این قسم، عقل نقش منبع دارد، نه صرف مصباح بنابراین، تفسیر عقلی مخصوص به موردی است که برخی از مبادی تصدیقی و مبانی مستور و مطوی برهان مطلب به وسیله عقل استنباط گردد و آیة مورد بحث بر خصوص آن حمل شود».
علامه طباطبایی به عنوان شخصیتی فقیه، محدث و مفسر با رویکرد عقلی و بهرهگیری از مبانی فلسفی صدرا توانست، بدون اینکه بخواهد آرای شخصی خود را بر قرآن تحمیل کند، با تکیه بر این آموزههای عقلی، به کشف عمیقتری از حقایق آیات قرآن کریم دست یابد، از مجموع سخنان علامه در المیزان، میتوان به این مهم پیبرد که ایشان، ضمن تعهد و پایبندی به ضوابط و اصول تفسیر کلام وحی با مراجعه به آیات دیگر و روایات، از مبانی عقلی و فلسفی خود جهت دستیابی به لایههای عمیقتر فهم قرآن کریم بهره گرفته است."