Abstract:
چکیدهنقطه آغاز مسیر اندیشه کیفری است. درواقع ، تصویری که از جرم « جرم » ترسیم مفهوماختیار می شود، سایر مفاهیم بنیادین جرمشناختی (نظیر مجرم و علت شناسی) و نیز مفاهیمبنیادین نظام سیاست گذاری کیفری (نظیر عدالت، جرمانگاری و پیشگیری) را صورت بند یمی کند. به این دلیل، مقاله حاضر درصدد است مفهوم جرم را در چارچوب دو پارادایم متمایزمدرنیسم و پست مدرنیسم به بحث گزارد. در این راستا، ایده محوری مقاله این است که اگر درپنداشت مدرنیستی جرم با پیش فرض ماهیت عینی یا معنای ذاتی (از درون ) تصویر م ی شود ،خوانش پست مدرن آن را با ماهیت ذهنی یا معنای اکتسابی (از بیرون) جایگزین می کند. جهتشرح این ایده، ابتدا انگاره های پست مدرنیسم معرفی می شود. سپس پنداشت مدرنیستی از جرمارائه « جرم شناسی تأسیس ی » نقد و آسیب شناسی می شود و نهایتا تعریف نوینی از جرم از منظرمی شود. به رغم اهمیت پیش گفته، این تقابل مفهومی جرم، ه یچ گاه در ادبیات جرم شناس یپارسی موردبررسی قرار نگرفته است.
Machine summary:
"بـا ایـن مختصر، دلمشغله اساسی زبانشناسی پست مدرن پاسخ به چنین سؤالاتی است : چگونه یک متن در حیطه زبان ساخت می یابد؟ معنا یا اندیشه چگونـه از بسـتر یـک نظـام زبـانی خـاص سوژههای مناسب تری برای «به هنجاری» و کنترل تبدیل کند.
در این راستا، پیش انگاشت هایی همچون ذهنیـت ، قراردادی بـودن معنـا، چنـد- معنـایی، نقـد متافیزیـک حضـور و بینـا- متنیـت ، بسـتر نظـری قابل تأملی برای جرمشناسی پست مدرن فراهم می آورند تـا از ایـن طریـق جـرم را از معنـای طبیعی یا درونی آن منتزع و چگونگی خلق معنای جرم را در بیرون از نفس عمـل مجرمانـه جستجو کند.
4 حال، به فرض پذیرش این تحلیل ، اگر بنا است ذهنیت برسـازنده معنـا و حقیقـت جـرم باشد، سؤال پیش روی جرمشناسی پست مدرن این اسـت کـه چنـین ذهنیتـی از کجـا نشـأت می گیرد؟ پاسخ اینجا است که در چارچوب تحلیلی دو قسم پسـت مـدرن سـلبی و ایجـابی٥ می توان تحلیل متفاوتی از ذهنیت معرف جرم ارائه نمود.
تحت چنین ایدهای ، جـرم نـه صـرفا محصـول رفتـار فـردی یـک مرتکب و نه صرفا محصول ساختار تحمیلی یک اجتماع، بلکه امری اسـت کـه بـه صـورت همزمان، تمامی ساختارها و نهادهـای اجتمـاعی (همچـون نهادهـای نظـام عـدالت کیفـری، نهادهای رسانه ای ٣، نهادهای آموزشی و نهادهای فرهنگی) و نیز تمامی اعضای جامعه (نظیر ١- از این حیث ، جرم تنها حاصل یک طبقه بندی رفتار است که منافع و ارزشهای گروه صاحب قدرت را تضمین یـا منعکس می کند."