Abstract:
عقل ، در جایگاه مهم ترین منبع معرفتی انسان ، در حوزه خداشناسی محدودیت هایی دارد. متون دینی این محدودیت ها را در شناخت ذات ، صفات و نیز برخی افعال (مخلوقات ) به صراحت گزارش می کنند و علاوه بر گزارش ، چرایی این محدودیت را نیز بیان می کنند. روایات در بیان چرایی محدودیت های عقل در حوزه های گوناگون خداشناسی ، شیوه های دست یابی عقل به معرفت را تحلیل کرده اند و این روش ها را که «احاطه ، ضبط ، تقسیم ، تقدیر و تصور» هستند در شناخت ذات ، صفات و برخی افعال الهی ناکارآمد می دانند، زیرا معرفتی که با این شیوه ها قابل اصطیاد است ، معرفتی است که در محدوده ای بگنجد و چون ذات و صفات الهی هیچ نهایتی ندارد و بسیط است ، پس به ادراک عقل درنمی آید.
Machine summary:
"روایات در بیان چرایی محدودیت های عقل در حوزه های گوناگون خداشناسی ، شیوه های دست یابی عقل به معرفت را تحلیل کرده اند و این روش ها را که «احاطه ، ضبط ، تقسیم ، تقدیر و تصور» هستند در شناخت ذات ، صفات و برخی افعال الهی ناکارآمد می دانند، زیرا معرفتی که با این شیوه ها قابل اصطیاد است ، معرفتی است که در محدوده ای بگنجد و چون ذات و صفات الهی هیچ نهایتی ندارد و بسیط است ، پس به ادراک عقل درنمی آید.
عدم تقدیر عقل در شناخت خداوند، در مواردی به صورت مطلق در روایات آمده است که شامل ذات و صفات خداوند می گردد، و در مواردی دیگر برخی صفات ، به ویژه به عنوان صفاتی که تحت تقدیر عقلانی قرار نمی گیرند، نام برده شده اند؛ از جمله این صفات ، ربوبیت و عظمت الهی است : «و لاتقدر عظمة الله سبحانه علی قدر عقلک فتکون من الهالکین »؛ عظمت خدا را به اندازه عقل خود اندازه گیری مکن که از هلاک شوندگان خواهی بود (صدوق ، ١٣٩٨ق : ٥٦).
در نگاه ابتدایی ، شاید به نظر بیاید که عقل با استفاده از شباهت های میان اوصاف مخلوق و خالق ، از راه تصور و تخیل به صفات خدا علم ـ هرچند اجمالی ـ پیدا می کند، ولی چون روایات هر گونه شباهت و همانندی را از خدا نفی می کنند و از سوی دیگر، درباره برخی اوصاف ، یعنی : «عظمت ، قدرت و علم » به صورت ویژه حکم می کنند که عقل از فهم آن ها ناتوان است ، پس می توان گفت عقل با هیچ شیوه ای به کنه صفات الهی نمی رسد و آن ها را درک نمی کند."