Abstract:
چکیده : بهترین مدیریت بر طبق معیارهای قرآنی و اسلامی ، مدیریتی است که به عناصـر و افـراد امکـان بدهد که خودشان را بر اساس معیارهای اسلامی اداره کنند، خودگردانی بر اساس معیارهـای قـرآن ، ایـن روح سیاست اداری در نظام اسلام اسـت . مـدیریت قرآنـی ، مـدیریت متمرکـز اسـت ، مقصـود از متمرکـز، وحدت مرجع تصمیم گیری ، انسجام و هماهنگی بین نیروهـا و برقـراری رابطـه ارگانیـک بـین واحـدها و بخش های تابعه در حوزه مدیریت است و در عین حال مدیریت قرآنی ، مـدیریتی اسـت مشـاوره جویانـه ، /لیکن شورایی به معنی مصطلح نیست ؛ اما مشاوره جویانه اسـت . «» (آل عمران ، ١٥٩). با توجه به اهمیت و جایگاه مدیریت در نظـام اسـلامی بـر آن شـدم تـا از منظـر قرآن ، به تبیین و تشریح نگاه عادلانه و عاقلانه آیات نورانی از کلام حق بپـردازم . باشـد تـا بـا الگوپـذیری ، مدیران در عرصه عمل نیز بتوانند تئوری هـای مـدیریتی قرآنـی را پیـاده نماینـد و بـه ویـژه مـردم عزیـز کشورمان را از برکات این نوع مدیریت بهره مند سازند، بنابراین در این مقاله آمـوزه هـایی از مـدیریت در قرآن با نگرش به جزءهای چهارم ، پنجم و ششم قرآن ، یعنی سـوره آل عمـران از آیـه ٨٢ تـا آخـر، تمـام سوره نساء و سوره مائده از ابتدا تا پایان آیه ٨٢ مورد بررسی قرار گرفته است
Machine summary:
"(قرائتـی ١٣٨٥، سیصد نکته در مدیریت : ٧) اکنون در جامعه ما این موضـوع یکـی از مـوارد اصـلی در مـدیریت بـه شـمار مـی رود و بـه کارگیری یا عدم به کارگیری افراد لایق و شایسته در سازمان ها جهت تصـدی امـور همـواره بـا چالش و بحث های مختلفی روبه رو بوده است ، لذا نگرش به آیه بالا مسیر روشـن را پـیش روی مدیران ما می گذارد.
آیا این مژده برای ما کـافی نیسـت ؟ بـا نگرش به آیه فوق در می یابیم یکی از وظایف رهبری ، امیدوار کردن افراد و توجـه دادن آن هـا به امدادهای خداوند، به منظور افزایش روحیه و انگیزه پرسنل در راه رسیدن به اهداف سـازمان است (قرائتی ، ١٣٨٥، سیصد نکته در مدیریت ، ص ٧).
خداوند در بیان ضعف های جنگ احد و توبیخ کسانی که شایعه شهادت حضرت رسـول صـلی الله علیه و آله را انتشار دادند فرمود: / / / (آل عمران ، ١٤٤) «محمد پیامبری است که قبل از او هم پیامبرانی آمده و رفته ، پس آیا اگـر او بمیـرد یـا کشـته شود، شما به وضعیت گذشته خود برمی گردید؟» رویه های سازمانی از نظر قرآن باید چنان تشکل و انسجامی داشـته باشـند کـه حتـی نبـودن مدیر و رهبر در برهه ای از زمان ، ضربه ای به سازمان و جریان امـور آن نزنـد (قرائتـی ، ١٣٨٥، سیصد نکته در مدیریت : ٨)."