Abstract:
قانون مدنی با وجود بیان اقسام شروط ذیل مواد ٢٣٢ تا ٢٣٤ نسبت به لزوم معلوم بودن شروط، حکمی نکرده است و تنها شرط مجهولی که موجب جهل به عوضین شود را باطل و موجب فساد عقد اعلام کرده است . در حالی که حکم شرط مجهولی که موجب جهل به عوضین نمی شود و یا در عقودی مثل نکاح که عوضین در آن جهت عمده انشای عقد نیستند، مسکوت مانده است . بعض فقیهان و برخی مولفان دانش حقوق، به استناد ادله ای که تفصیل آن در متن مقاله خواهد آمد شرط مجهول را در مطلق عقود و از جمله در ضمن عقد نکاح، شرط باطل می دانند. در نقطه مقابل برخی دیگر از فقه پژوهان و حقوق نویسان معتقدند چنین شرطی باطل نبوده و در نتیجه عقد مشروط صحیح است . شاید انتساب این رای به مشهور فقها دور از صواب نباشد. * نگارندگان با بازخوانی مساله رای دیگری را مختار خویش ابراز کرده و معتقدند: اگر شروط مجهول ضمن عقد نکاح به گونه ای باشند که به هیچ طریقی نتوان جهل آنها را برطرف ساخت ، باطل و بلا اثر هستند. اما شروط مجهوی که بتوان جهل آنها را برطرف ساخت صحیح بوده و قابل اجرا هستند. شروطی مانند شرط انتقال تا نصف دارایی ، عدم ازدواج مجدد زوج در دوران زناشویی ، وکالت مطلق زوجه در طلاق و عندالاستطاعه بودن مهریه ، برخلاف مجهول بودن برخی جهات این شروط در فرض اشتراط این امور در ضمن عقد نکاح عقد صحیح و شرط آن جایز می باشد.
Machine summary:
"عده ای از فقها علاوه بر این که عقد را بدون شرط امری غیرمقصود دانسته اند، دلیل بطلان عقد را به واسطه فساد شرط در این نکته می دانند که «در عقد متضمن یک شرط قسمتی از ثمن در مقابل آن واقع شده است یعنی «للشرط قسط من الثمن » و هرگاه شرطی فاسد باشد، مقداری از ثمن که معادل آن بوده است ، از بین می رود و از آنجا که این مقدار معلوم نیست و در عقد نیز به مقدار آن اشاره ای نشده است ، ثمن مجهول گشته و از این جهت عقد باطل می شود» (میرزای قمی ، ١٣٧١: ١٧.
نتیجه در مجموع گفتارهای این نوشتار می توان به نتیجه های زیر اشاره کرد: ١- در رابطه با شرع مجهول در عد نکاح ، اختلافات فراوان وجود دارد، به گونه ای که بعضی این شرط را فاسد و مفسد عقد نکاح نیز می دانند و بعضی اگرچه این شرط را فاسد می دانند اما فاسد بودن این شرط را مستب فساد مشروط (عقد نکاح ) نمی دانند، باتوجه به تحقیقاتی که انجام شد ما به این جا رسیدیم که شرط مجهول اگر باعث جهالت عوضین نشود و قابل اجرا باشد، این شرط صحیح است که البته قابلیت اجرایی این شرط ، معلول اثراتی است که از طریق عقد نکاح ایجاد شده که هرکدام از آنها ضمانت اجرایی مختلفی دارند مثلا حق نزدیکی جزو اثرهای مهم عقد است به گونه ای که درج شرط خلاف آن ضمن عقد نه تنها خود باطل است بلکه عقد را نیز باطل می کند و بعضی از این آثار ضمانت اجرا مهمی ندارد مانند این که ضمن عقد نکاح شرط شود که حق تعیین سکنی با زن باشد."