Abstract:
روایت تمثیلی «پیل در شهر کوران » از کتاب حدیقه الحقیقه سـنایی، براساس روایتی از کیمیای سعادت غزالی نوشـته شـده اسـت . هـدف اصلی این پژوهش ، کشف رابطه فزون متنیـت ایـن دو روایـت اسـت . بدین منظور برپایه نظریه فزون متنیت ژرار ژنت ، ارتباط روایت سـنایی با روایت غزالی بررسی و این نتایج حاصل شد که در روایت سنایی، تغییر حجم متن و دلالت های معناشناسی جدیدی وجود دارد کـه در
Machine summary:
"پژوهش برپایۀ این فرضیه شکل گرفته اسـت کـه ارتبـاط ایـن تمثیـل هـا، ارتباطی فزون متنـی اسـت و مـتن سـنایی ، خودآگاهانـه بـا مـتن غزالـی و بـه تبـع آن ، طیف های گوناگونی از متون عرفانی ارتباط برقرار کرده است و در روایت او، تغییـر حجم متن و دلالت های معناشناسی جدیدی وجود دارد که در دو بخش گشتار کمی و گشتار کـاربردی قابـل بررسـی اسـت .
با توجه به آنچه گفته شد، گشتار کـاربردی سـنایی از تمثیـل غزالـی و در سـطح کلان از میراث عرفانی پیش از خود، در این است کـه در کـلام او، تقـارن و مماثلـۀ عقـل و نفـس جزئـی و کلـی در مـورد مسـئلۀ معرفـت الله وجـود دارد؛ یعنـی دربـارة موضوع ناتوانی عقل از کسب شناخت نسبت به ذات حق ، آنچه را کـه گذشـتگان او فقط در مورد عقل و نفس آدمی بیان کرده اند، سنایی بـه عقـل و نفـس کلـی تعمـیم داده است و هنگامی که از واژة «عقل » یا «نفس » سخن به میان آورده ، هم نظـرش بـه عقل و نفس عالم صـغیر، یعنـی انسـان بـوده اسـت و هـم عـالم کبیـر، یعنـی جهـان ؛ بدین ترتیب ، سنایی نه فقط انسان ، بلکه کـل هسـتی را در معرفـت خـدا نـاتوان نشـان می دهد و معتقد است که عقـل و نفـس انسـان و جهـان ، پـایین تـر از آن هسـتند کـه به تنهایی یا با هم قادر به درک اسرار الهی باشند (همان : ١٤٧).
براساس گشتارهای کمی به بررسی گزاره های موجود در جدول های مربـوط بـه پی رفت های هردو روایت پرداختیم و به این نتیجـه رسـیدیم کـه سـنایی بـا گسـترش روایت از ٢١ گزارة روایت غزالی به ٤٢ گزاره در روایـت خـویش از گشـتار کمـی افزایش استفاده کرده است ؛ عـلاوه بـراین ، از تحلیـل بسـامد گـزاره هـا و کـنش هـای گفتاری گزاره های این متون دریافتیم که سنایی با حدود ١٠ درصد بهره گیری بیشـتر از کنش عاطفی )E( توجه بیشتری به بیان احساسات و ذهنیت افراد نسـبت بـه وقـایع نشان داده است ."