Abstract:
بررسی توافقی که بین بیمار و پزشک جهت برخورداری بیمار از خدمات فنی پزشک به عمل می آید، آغاز تحلیل های حقوقی رابطه پزشک و بیمار است ؛ هرچند قرارداد تنها سبب ایجاد رابطه حقوقی نیست ، اما قراردادی که متضمن اذن بیمار است ، هم تقدم رتبی و ارزشی و هم شیاع بیشتری نسبت به اذن قانونی دارد. تعیین نوع قرارداد نه تنها خود اصالت و ارزش ذاتی در مباحث نظری حقوقی دارد، بلکه از حیث تبیین اوصاف (احکام )، شرایط انعقاد و تشخیص آثار اهمیت فراوان دارد. اگر اراده انسان مهمترین سبب ایجاد ماهیت ها و آثار حقوقی است ، این اراده باید در قالبی قرار گیرد که مورد شناسایی قانون قرار گرفته باشد. هر تلاشی برای تبیین نوع قرارداد، تلاشی است برای شناسایی قالب حقوقی که تحلیل شرایط و آثار را نظم می بخشد. حال این قالب می تواند معین یا نامعین باشد، ولی به هر حال اوصاف قرارداد و شرایط صحت آن با تحلیلی که از ماهیت عقد می شود، متفاوت خواهد بود.
Machine summary:
"! یکی از این روابط ، رابطه پزشک و بیمار است ؛ هرچند به طور استثنایی اذن قانون ( شرع ) تصرف در تن و روان دیگری را تجویز می کند که به حکم ضرورت و در حدود آن است ، ولی اذن خود بیمار که در قالب اراده انشایی قرار دارد ( ایجاب ) به اراده پزشک ( قبول ) می پیوندد که مهمترین سبب ایجاد رابطه پزشک و بیمار است ؛ هرچند در این امر بدیهی اختلاف نظر وجود ندارد، نه در بین نظام های حقوقی و نه بین هیچ یک از نویسندگان در درون نظام حقوقی ، اما همین که سخن از نحوه شکل گیری این قرارداد ـ یعنی انعقاد: ماهیت اراده ، عناصرتشکیل و نحوه ابرازآن می شود ـ اختلاف ها نیز آغاز می شود.
ب ـ قرارداد درمان ، عقدی معین است از آنچه در مورد ماهیت حقوقی ناشی از قرارداد درمان یعنی «استنابه » گفتیم و نیابت در تصرف پزشک را با نیابت در تصرف وکیل منطبق دانستیم ، معلوم می شود که به طور طبیعی قرارداد درمان از نظر ما، عقد معین وکالت است ، ولی چنانچه کسی شمول عقد وکالت را برقرارداد پزشکی نپذیرد و اصرار کند که وکالت اعطای نیابت جهت تصرف در امور حقوقی موکل است ، اگر نیابت پزشک را به جای اباحه قبول داشته باشد، می توانیم حداقل بر این نکته توافق کنیم که قرارداد درمان ، عقد نامعین اذنی است ، نه عقد نامعین عهدی ، چنانکه نظر مشهور است ؛ زیرا چنانچه عقد را عهدی بدانیم ، نمی توانیم به لوازم زیر پای بند باشیم ."