Abstract:
نقد فرمالیستی روشی نوین در نقد ادبی است که با محور قـرار دادن متن و نادیده گرفتن مسـائل بیرونـی آن همچـون شخصـیت مولـف ، مسائل اجتماعی، تاریخی و روان شناسی، در پی واکاوی ارزش ادبـی اثر بر میآید و بر آن است تا با برجسته سازی شکل و فرم ، به بررسی میزان انسجام و ادبیت مـتن بپـردازد. ایـن هـدف از طریـق بررسـی و تحلیل بافـت اثـر ادبـی و عناصـر تشـکیل دهنـدة آن یعنـی صـامت و مصوت ها، هجاها، صور خیال ، صنایع بدیعی، و... به دسـت مـیآیـد. در این نوشتار با الهام از اصول نقد فرمالیسـتی، بـه بررسـی نقـش هـر یک از عناصر یادشده در خطبه «قاصعه» نهج البلاغـه مـیپـردازیم و
Machine summary:
"بی گمان ، حضور دو کلمۀ «بخیله و رجلـه » در انتهـای جملـه در کنـار یکدیگر می تواند به بیشتر شدن سرعت دویدن اسـب یـا نزدیـک تـر شـدن آن اشـاره داشـته باشد؛ افزون بر آن ، نشان از این دارد که صـاحب مـتن بـر آن بـوده تـا بـا بـه کـارگیری ایـن واژگان ، حرکت مورد نظر ذهن خود را بـرای مخـاطبین بـه تصـویر بکشـد ضـمن ایـن کـه نمی توان کاربرد و تکرار ضمیر «ه » را نادیده گرفت که تداعی کنندة ایـن امـر اسـت کـه آن ١ بترسید ای بندگان خدا از دشمن خدا، از این که بیماری خود را به شما سرایت دهد و از این که با بانگ خویش شـما را منحرف بسازد و سواران و پیاده های خود را به سوی شما فرا بخواند.
بهـره گیـری مؤلـف از ایـن شـگرد سبب دوچندان شدن انسجام متن شده و هارمونی زیبایی را موجـب گشـته اسـت ؛ بـه عنـوان نمونه ، در بخشی از آن متن آمـده : «ولکن الله سبحانه جعل رسله اولی قوة فـی عـزائمهم ، و ضعفۀ فیما تری الأعین من حالاتهم ، مع قناعۀ تملأ القلوب و العیون غنی ، و خصاصـۀ تمـلأ الأبصار و الأسماع أذی »١ که بین واژه های «قوة ، عزائم و ضـعفه » و نیـز «الأعـین ، القلـوب ، العیون ، الأبصار و الأسماع » تناسب خوبی شکل گرفته است یا در قسمتی دیگـر آمـده : «ألا ١ ولکن خداوند سبحان رسولان خود را در تصمیم هایی که برای ابلاغ دین خداوندی می گرفتند، نیرومنـد سـاخته و در پدیده های ظاهری که با چشمان حسی دیده می شوند، ناتوان نموده ، بـا قنـاعتی کـه دل هـا را پـر مـی کـرد و چشـم هـا را بی نیاز می ساخت و فقر و نیازمندی که آزار آن ، چشم ها و گوش ها را پر می ساخت ."