Abstract:
پایان بندی یکی از مهمترین اجزاء درام است که می تواند یکی از عوامل ماندگاری درام در ذهن مخاط ب باشد. عوامل متنوعی در ساخت پایان بندی موثرند. عوامل ساختاری ، شخصیت ها، سبک نویسنده و زمینه های تاریخی– اجتماعی موجود در درام ازاین جمله اند. در بیشتر درام های چخوف در زمان انجام »مقابله ی نهایی « نیروهای مخالف ، »سلاح گرمی « وجود دارد که این نب رد نهایی را به سرانجام می رساند. سلاح گرمی که در ط ول نمایش نقشی بیش از یک شیئی معمولی را به عهده دارد، از وسیله ای برای شکار و تفریح و سرگرمی تا ابزاری برای تهدید، خودکشی و نب رد تن به تن . ط ی این پژوهش میزان اثرگذاری سلاح گرم – به عنوان عاملی ساختاری در درام و عاملی تاریخی اجتماعی در زندگی روسی - به ترتیب تاریخ نگ ارش درام ها موردبررسی قرار گرفت و مشخص شد، هرچه چخوف جلوتر آمده میزان اثرگذاری این شیئی سنتی زندگی روسی در ساخت پایان بندی درام هایش کم رنگ تر شده ، به ط وریکه در نمایشنامه باغ آلبالو با اینکه دو سلاح گرم در صحنه موجود است اما این اثرگذاری ازمیان می رود. در درام های چخوف آن ها تنهاسلاح هایی هستند که هیچ گاه شلیک نکردند
Machine summary:
"در پنج درام اصلی چخوف »سلاح گرم « حضوری آشکار و مؤثر دارد و بخصوص در یک سوم پایانی هر درام یعنی درست آنجا که نیروهای متقابل درام به نوعی صف آرایی میکنند و مقابله ی نهایی اتفاق می افتد، نقشی کلیدی ایفا میکند تا آنجا که به نظ ر می رسد، انجام »مقابله ی نهایی « به عنوان اساسی ترین مفهوم ساختاری در پایان بندی بدون وجود سلاح گرم میسر نمی شود، که الب ته این قانون نانوشته در درام باغ آلبالو٣ شکسته می شود.
به عب ارتی هرچه چخوف جلوتر آمده است ، نویسنده برای حل مقابله ی نهایی در درام از عاملی خارجی و پرسروصدا و پررگ ن کمتر بهره میگیرد و برای انجام این مقابله به تکنیک های ظ ریف تری متوسل می شود، به ط وریکه در ایوانف خودکشی در ١٥٩ / درون صحنه و درمقابل چشم تماشاگران و دیگ ر بازیگ ران حاضر در صحنه ، و در مرغ دریایی در اتاق کناری و با صدای شلیکی خفیف ، در دایی وانیا کسی کشته نمی شود، در سه خواهر نه تنها در صحنه هیچ سلاح گرم یا شلیکی وجود ندارد بلکه صدای دوئل آن قدر دور و خفیف است که توجهی را جلب نمیکند و در باغ آلبالو چخوف برای انجام مقابله ی نهایی از سلاح گرم چشم می پوشد و برای سرانجام آن نب رد پنهان و بزرگ تنها به صدای دور و هول آور تب ری بر تنه ی درختان ٥٩ و سیم تاری که انگ ار پاره شده ، قناعت میکند."