Abstract:
بحث عقل، کارکرد و محدوده آن یکی از مباحث مهم و تأثیرگذار در شکلگیری آرا و عقاید، مخصوصا در حوزه دین، است که افراط و تفریطهای فراوانی در خصوص آن صورت گرفته است. در این مقاله ضمن بررسی معانی عقل، دیدگاه ابنتیمیه، از رهبران و بنیانگذاران جریان سلفیگری، و شیخ یوسف بحرانی، از علمای اخباریگری شیعه، را بررسی میکنیم و نقاط اشتراک و اختلاف آنها را، به رغم ظاهرگرایی هر دو، میکاویم. هرچند هر دو تا حدودی کارآیی عقل را قبول دارند، ولی در مقام عمل برای عقل ارزشی قائل نشدهاند و در عین اینکه حسن و قبح عقلی را میپذیرند، ملازمه آن با شرع را قبول ندارند و در مقام تعارض عقل و نقل عملا نقل را مقدم میکنند.
Machine summary:
در جایی بعد از نقل تعاریف دیگران از عقل، که بعضی آن را علوم ضروری و بعضی دیگر آن را عمل بر اساس علوم میدانند، مینویسد تعریف صحیح این است که هر دو تعریف عقل را شامل میشود و گاهی مقصود از عقل همان غریزهای است که در انسان وجود دارد و انسان به واسطه آن به تعلم میپردازد، خوب و بد را تشخیص میدهد و به دنبال منافع میرود (ابنتیمیه، 1426: 9/287).
جایگاه عقل نزد ابنتیمیه ابنتیمیه با حمله به متکلمان که عقل را بهتنهایی منبع و ریشه علوم خود قرار میدادند و ایمان و قرآن را تابع عقل میدانستند، و نیز صوفیان که عقل را مذموم دانستهاند و معتقدند احوال عالیه و مقامات بالا با عقل حاصل نمیشود، هر دو گروه را در اشتباه میداند و مینویسد: عقل شرط در معرفت علوم و کمال و صلاح اعمال است، و با وجود عقل علم و عمل کامل میگردد، ولی در عین حال عقل مستقل نیست، و از درک برخی چیزها عاجز است و نیاز به وجود رسل دارد، و از طرفی هم اگر بهکلی کنار گذاشته شود اقوال و افعال ما صورت حیوانی پیدا میکند (همان: 3/338).
در ادامه اشکالی را که در این زمینه مطرح است نقل میکند، و آن اینکه لازمه این حرف اعتبارنداشتن دلیل عقلی در همه زمینهها است، در حالی که آیات (رعد: 4؛ آلعمران: 190؛ طه: 54 و 128؛ یس: 68؛ مائده: 103؛ حشر: 14؛ محمد: 24) و روایات فراوانی از عقل تمجید کرده، بر پیروی از آن تأکید دارند و آن را حجت باطنی معرفی میکنند و کنارگذاشتن آن را مذمت کردهاند.