Abstract:
با تغییر شکل منازعات بعد از جنگ سرد، دیپلماسی مسیر اول که روشی برای حل منازعات بر سر منافع و قدرت است به تنهایی قادر به حل منازعات نبود. از این رو روشهای دیگری از جمله دیپلماسی مسیر دوم با هدف رفع ابعاد ریشهای منازعه به کمک دیپلماسی رسمی آمده و نقش مکمل را ایفا نمود. این تکنیک که توسط افراد غیررسمی و در محیطهای غیررسمی صورت میگیرد یکی از گامهای مؤثر در راستای فراهم آوردن زمینه صلح در سطوح رسمی است. تکنیک دیپلماسی مسیر دوم با ایجاد زمینهای که طرفهای درگیر بتوانند در آن آزادانه و به دور از دغدغههای جلسات رسمی نظرات خود را بیان نمایند، سبب میگردد دو طرف پیش از مباحثات رسمی با نقطهنظرات هم آشنا شوند، و راه حل های محتمل را بررسی نمایند. این دستاوردها در صورت انتقال به سطوح رسمی میتواند بسیار کارگشا باشند. با در نظر داشتن ظرفیت این تکنیک برای رفع منازعات ارزیابی آن بسیار سودمند است. از اینرو در مقاله حاضر سعی شده است بدین سئوال اصلی که چگونه میتوان مدلی برای ارزیابی تکنیک دیپلماسی مسیر دوم ارائه نمود؟ پاسخ دادهشود. فرضیه مقاله حاضر این است که دیپلماسی مسیر دو را میتوانیم بر اساس ویژگیهای پایه، اهداف و دستاوردهای دیپلماسی مسیر دوم ارزیابی نمود و مدلی برای آن ارائه کرد. باتوجه به یافتهها مدلی برای ارزیابی ارائه شده است.
Machine summary:
در ديپلماسي مسير دوم از آنجا که مذاکرات غير رسمي است طرفين ميتوانند عقايد، نظرات ، نگرانيها و حتي شيوه هاي حل اختلاف را به دور از هرگونه فشار از خارج با يکديگر مطرح کنند و به اين ترتيب چهره انسانيتري را از طرف مقابل يا همان ديگري درک خواهند کرد.
جاب نيز در تعريف خود بر غيررسمي بودن فعاليت هاي ديپلماسي مسير دوم صحه ميگذارد، به علاوه بر اين نکته تأکيد ميکند که طرفين حتي در صورت رسمي بودن بايد از ظرفيت هاي شخصي خود براي شرکت در اين جلسات استفاده کنند.
با توجه به تعاريف فوق الذکر ميتوانيم ديپلماسي مسير دوم را اين گونه تعريف کنيم : فعاليت هاي غيررسمي که توسط طرف ثالث غيررسمي شکل ميگيرد و در آن افراد رسمي و يا غير رسمي که از ظرفيت شخصي خود استفاده ميکنند، براي بررسي ريشه هاي منازعه و ارائه راه حل گرد هم ميآيند.
2003) بعد از بحث در رابطه با مزاياي تکنيک ديپلماسي مسير دوم نوبت به محدوديت هاي آن ميرسد، که در زير بدان ميپردازيم : غير الزام آور بودن دستاوردهاي ديپلماسي مسير دوم : افرادي که در اين نوع فعاليت ها شرکت ميکنند اغلب تصميم گيران رسمي نيستند و نقطه نظرات مشترک شکل گرفته در اين تعاملات در صورت منتقل نشدن به سطوح رسمي بيتأثير ميماند و حتي اگر انتقال پيدا کند نيز معلوم نيست تا چه حد بتواند در حل منازعه به کار برده شود.