Abstract:
بلقیس معشوق نزار قبانی به مانند آیدا معشوق شاملو، معشوقی متعالی است که به خاطر برتریهای فکری و اخلاقی مورد توجه قبانی قرار گرفته است. به نظر میرسد که در طی بروز تحولات جدید در شعر و توجه به مضامین نوین، تغییری در نگرش شعرا به معشوق به وجود آمده است که بارزترین حالت آن را میتوان در ترسیم سیمای معشوق در شعر شاملو و قبانی ملاحظه کرد؛ از این رو است که شاهد توجه به معشوق متعالی در شعر این دو شاعر نامدار به جای معشوق سنتی شعر میباشیم.
Machine summary:
این نوع ادبی که عمدتا همان بخش تغزل قصاید در شعر سبک خراسانی است ، کم کم متحول گردیده و در قالبی نوین و با مشخصه های وزنی جدید مجددا مطرح میگـردد «و اصطلاح غزل به این معنی که گفتیم ظاهرا تا اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری متداول بوده و از آن به بعد از دو جهت تغییر معنی داده است ؛ اولا جنبه موسیقی و وزن ایقاعی از غزل جدا شده و نوع غزل از اختصاص به شعر ملحون بیـرون آمـده و دایـره آن وسعت و تعمیم یافته است ؛ به این معنی که عموم قطعات مصـرع چنـدبیتی را خـواه بـا الحان موسیقی نیز هماهنگی داشته باشد و خواه همان شعر مجـرد باشـند، بـه اصـطلاح «غزل » مقابل «قصیده » و «قطعه » و «رباعی» و غیره نامیده اند؛ به همین اسلوب و شیوه که هم اکنون مابین شعرای فارسی معمول و متداول است ، و درمیان شعرای قدیم هـم از قبیل سنایی و انوری و بالأخره سعدی و حافظ و امثال ایشان معمول بـوده اسـت و ایـن معنی را «تحول ثانوی» یا «اصطلاح دوم » غزل میتوان نامید»(همایی، ١٣٦٠: ٤٨)؛ امـا آنچه در معنای حقیقی، غزل و تغزل نامیده میشود، آن بخش از اشعار است که اوصـاف و حالات روحی عاشق نسبت به معشوق را بیان میکند و یا به وصف زیباییهـا و جمـال معشوق اختصاص دارد.