Abstract:
سبکهای زندگی نوین در دزفول در حال نضج گرفتن است، در این سبکهای نوین اما،عناصر سنتی جانی دوباره می گیرند، یکی از این عناصر جادوست. دراین تحقیق که بر اساس روش کیفی پدیدارشناسی هرمنوتیک بوده، با زنانی که از جادو و دعانویسی در زندگی خود بهره برده اند، مصاحبه شده است. یافته ها نشان می دهد زنان گرچه برای رفع مشکل به جادو روی می آورند، اما به جادو بیشتر به چشم نوعی فراغت و سرگرمی نگاه می کنند که در واقع یک انتخاب در میان انتخاب های ممکن است. سرخوردگی از حوزه عمومی و پناه بردن به حوزه خصوصی و فربه شدن این حوزه، از عوامل پدیداری جادو در دوره معاصرست.
Machine summary:
چینی نیز سبک زندگی را پاسخی کارکردی به امر مدرنیته می داند(١٩٩٦٤,chany ) از سویی دیگر به زعم بوردیو مردمی که در یک فضای اجتماعی تنفس می کنند، شباهتهای بسیاری در سبک زندگیشان وجود دارد(بوردیو، ١٣٨٠: ٣٣) در عین حال شهابی معتقد است که در جامعه ای که سبک های 7- Reusswig زندگی، فرصت های برابر برای همه قرار نمیدهد سبک های زندگی غیرقانونی شده و از بازنمایی آن ها هم جلوگیری میشود (شهابی ،١٣٨٦ ) در این میانه زنان به دلیل مشارکت کمتر در عرصه عمومی و حضور بیشتر در عرصه خصوصی بیشتر این قابلیت را دارند که در عرصه خصوصی بر اساس نحوه مصرف و سبک زندگی دست به ایجادو نمایش هویت های گوناگون بزنند (رفعت جاه ، ١٣٨٣ :٧٨ ) .
در پژوهش هرمنوتیکی و پدیدار شناختی افرادی انتخاب می شوند که در زمینه موضوع خاص مطالعه تجربه زیسته ای دارند (van Manen١٩٩٧ ;٢٠٠٧١٣٧٣,Starks& Brown Trinidad) و البته تمایل به صحبت درمورد تجربه خود دارند، در ضمن مشارکت کنندگان در مصاحبه باید از یکدیگر متفاوت باشند تا روایتهای غنی و یگانه ای از آن تجربه خاص به دست آید( ١٩٩٧,van Manen)، به هر روی در این روش ، نمونه براساس مصلحت و یا به صورت هدفمند انتخاب می شود (٢٠٠٥٢٦,Iphofen,Ron) در این روش نمونه گیری ،تعداد افراد مورد مصاحبه ، یا به عبارت دیگر، حجم نمونه به اشباع نظری ١٠ بستگی دارد ( محمد پور و رضایی، ١٣٧٨::١٩) یعنی حجم نمونه تا آنجا پیش می رود که داده ها کامل شوند و اشباع داده ها حاصل شود(عابدی،١٣٨٥: ٦٦) چراکه دیگر فهم روشنتری از مصاحبه های بعدی به دست نمی آید (Sandelowski,1986:57) معمولا کسانی که با روش پدیدارشناسی توصیفی ، کار می کنند، از روش کلایزی و افرادی که از روش پدیدارشناسی تفسیری پیروی می کنند، از روش دیکلمن و همکاران بهره می گیرند (١٩٨٩,Diekelmann etal ؛ عابدی،١٣٨٩ :٢١٦ ؛ عابدی،١٣٨٣: ٦٦؛ محمد پور و دیگران ،١٣٨٩ :٢٦ ).