Abstract:
مسئله جامعیت قرآن از جمله موضوعات مهم و بنیادی است که تا حدودی در آراء و نظرات شماری از مشاهیر مفسرین فریقین انعکاس یافته است. اما به رغم اذعان و اعتقاد جازمی که عموم اندیشمندان اسلامی نسبت به این موضوع روا داشته اند، از یکسو باید اعتراف نمود که مسئله جامعیت قرآن، هیچ گاه به طور مستقل و مستوفا در دستور کار مطالعاتی قرآن پژوهان مسلمان قرار نگرفته و در مواردی هم که از این مقوله سخن گفته اند، همواره تابع و تحت الشعاع مبحث تفسیر علمی آیات واقع شده است و از سوی دیگر در تبیین مفهوم جامعیت قرآن و تعیین دامنه و گستره آن با یکدیگر مناقشه نموده اند، به گونه ای که عده ای بر جامعیت مطلق و حداکثری و برخی دیگر بر جامعیت خاص و اعتدالی قرآن رای داده اند. این در حالی است که در میان اندیشه وران اسلامی، امام خمینی را باید از جمله معدود عالمانی دانست که در آراء و آثار قرآن شناختی خویش از جامعیت قرآن با نگرشی خاص، واقع بینانه، مبتکرانه و در عین حال کاربردی سخن رانده که چنین باور و بینشی در نگاه ها و نگاشته های هیچ یک از متفکرین شیعه و سنی در ادوار مختلف تاریخ تفسیر قرآن به چشم نمی خورد. لذا تبیین اندیشه های قرآن شناختی امام خمینی با تاکید بر تمرکز بر مسئله جامعیت قرآن و ترسیم ابعاد و مولفه های آن، از اهداف اساسی این مقاله است.
The issue of comprehensiveness of the Quran is among fundamental subjects، which has been discussed by renowned Sunni and Shia scholars and exegetes. However، despite firm belief of exegetes and acknowledgement of this issue by Muslim exegetes، it has never been independently and comprehensively studied by researchers of the Quran. Whenever they have touched this issue، it has been overshadowed by scientific interpretation of the Quranic verses. On the other hand، the exegetes have had controversial ideas in explaining the comprehensiveness of the Quran and determining its domain and expanse. In other words، some exegetes believe in absolute and maximal comprehensiveness، while others advocate specific and moderate comprehensiveness. Among the Muslim thinkers، Imam Khomeini’s approach to comprehensiveness of the Quran is a particular approach which is realistic، innovative and at the same time applied. This approach is unique among Sunni and Shia exegetes. This article is an attempt to explain Imam Khomeini’s method of Quranic studies with emphasis on the comprehensiveness of the Quran and its dimensions.
Machine summary:
وی که ســعی دارد تا نشـــان دهد تمام دانش های بشـــری را میتوان از قرآن اســـتخراج و اســـتنباط نمود، چنین مینویسد: «ان کل ما أشکل فهمه علی النظار و اختلف فیه الخلائق فی النظریات و المعقولات ففی القرآن الیه رموز و دلالات علیه » (غزالی ١٤٠٢ ج ٣: ١٨-١٦) وی در عین حال مدعی اســـت که کلیۀ دانش های متقدمین و علومی که مقارن با نزول قرآن موجود بوده و علاوه بر آن ســـایر دانش هایی که بعد از قرآن ، مکشوف خواهد شد جملگی در قالب تصریحات و یااشارات قرآن ، نازل شده اســـت (نصـــیری ١٣٩٢ ج ٣: ٣) غزالی که در ذیل مبحث آداب تلاوت قرآن از وجود علوم فراوان در این کتاب آســمانی، ســخن می گوید، به این حد از ادعای خویش اکتفا نکرده و در نقلی از عالمان که خود نیز ظاهرا با آنان موافقت دارد- چنین میآورد که در قرآن هفتاد و هفت هزار و دویســـت علم وجود دارد چون برای هر کلمه ای علمی است و با محاسبۀ ظاهر و باطن کلمه و نیز حد و مطلع آنها عدد یاد شـــده چهار برابر نیز میشـــود (غزالی ١٤٠٢ ج ١: ٢٨٩) غزالی بر همین اعتقاد مبتنی بر جامعیت حداکثری قرآن در دیگر اثر خویش ، اصـــرار ورزیده و این گونه اظهار میدارد که ریشـه های علومی نظیر: طب ، هیئت جهان ، هیئت بدن حیوانات و تشـریح اعضـای آنها، علم سـحر، طلسمات و غیر این ها، خارج از قرآن نیست (غزالی بیتا : ٢٥).