Abstract:
جامعه شناسی اخلاق، با درک ساخت اجتماعی و نظام کنش اجتماعی، به فهم چرایی و چیستی وضعیت اخلاقی می پردازد. فارابی، اندیشمند مسلمانی است که در برخی از آثار خود از منظر جامعه شناسی اخلاق به تفصیل، روابط اخلاق و ساخت جامعه را تجزیه و تحلیل کرده است. بازخوانی آثار اندیشمندان مسلمان، زمینة تولید علم براساس فرهنگ اسلامی و بومی را فراهم می آورد. پرسش از روابط بین اخلاق و ساخت اجتماعی در اندیشة فارابی، محور اصلی این تحقیق است. با روش هرمنوتیک به آثار فارابی مراجعه نموده، پس از طرح پرسش های پژوهش، به واکاوی پاسخ آنها می پردازیم. فارابی از یک سو، نگاهی اخلاقی به شکل گیری زیست اجتماعی و طبقه بندی جوامع دارد و از سوی دیگر، نظام اخلاقی را متأثر از مدل حکومت، طبقه حاکم، شغل و تقسیم کار، گروه های همسالان، نوع معماری مسکن و شهرسازی و وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی و... می داند.
In sociology of ethics، the quiddity and nature of morality are realized through the acquaintance with the social structure and system of social action. Farabi، a Muslim thinker، elaborates at length in some of his works on the relationship between morality and structure of society، from the perspective of sociology of ethics. A review of the works of Muslim thinkers contributes to the production of knowledge according to the native Islamic culture. This research is centered on the question of the relationship between moral and social structure in Farabi’s view. After examining Farabi’s works by using a hermeneutic method and asking questions about this topic، the paper tries to answer these questions. Farabi adopts a moral view on the form of social life and class structure of societies، on one hand، and considers the moral system to be influenced by the model used by the government ruling class، employment and labor distribution، peer groups، the style of housing architecture and urbanization، topology and climate، etc on the other.
Machine summary:
"سؤال اصلی این پژوهش این است که ارزش ها و هنجارهای اخلاقی افراد در جامعه، از کدام عوامل محیطی و اجتماعی تأثیر می پذیرند؟ برای پاسخ به این پرسش، به بررسی مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی که اندیشة فارابی را در زمینه جامعه شناسی اخلاق، تحت تأثیر قرار داده است، خواهیم پرداخت.
گروه همسالان و اخلاق فارابی معالجه انحرافات و حفظ فرهنگ و ارزش های اخلاقی را وظیفه مدنی و حاکمیت دانسته، بر این باور است که افرادی را که از پذیرش قواعد اخلاقی پذیرفته شده در جامعه امتناع می ورزند، شناسایی و فرایند جامعه پذیری ثانوی یا مجدد را درباره آنها اعمال نماید: معالجه انحرافات اجتماعی و حفظ آداب و سنن فاضله، امکان پذیر نیست، مگر به وسیله حکومتی که در پرتو آن، این افعال و سنن و عادات و ملکات و اخلاق در شهرها و میان مردم رواج یابد و این حکومت، باید در علاقه مند کردن مردم به حفظ این ملکات کوشا باشد تا از میان نروند (فارابی، 1364، ص 108).
مسکن و اخلاق فارابی معتقد است که نه تنها ساخت اجتماعی و نوع مدینه و مدل حکومت و طبقه حاکمان، بر شکل گیری منش اخلاقی و ملکات تربیتی فرد عمیقا تأثیرگذارند، بلکه حتی نوع و جنس مسکن و معماری خانه نیز خلق و خوی و صفات اخلاقی و ویژگی های روحی- روانی ویژه ای را برای فرد ایجاد می کنند و بر پایۀ این تأثیرات تربیتی، فرد و حاکمیت، باید حتی به نوع مسکن افراد نیز توجه ویژه داشته باشند."