Abstract:
قصه کورالین نوشته نیل گیمن ، ابعاد مختلفی برای بررسی بینامتنی دارد. تاکید این مقاله بیشتر بر بعد شخصیت شناسی داستان است . از این لحاظ که چقدر میتوان این جنبه از داستان کورالین را با داستانهای مشابهش مقایسه و از نگاه نقد بینامتنیتی بررسی کرد.
Machine summary:
"در تمام داستان کورالین به دنبال جلب توجه والدین و جمع کردن اعضای خانواده به دور هم است و در بسه---ا----ل------د----و----م----،----ش----ما-ر-----٤--ا٩ره٥١٣ این راه هم سختیها و مشکلات فراوانی را به جان میخرد و در آخر ماجرا پدر و مادر این درس ارزشمند را از کورالین میآموزند.
غیرازآن، همین مادر جدید نمونه ای از نامادری بدجنس و ظالم است که همانند آن را نیز در قصه های قدیمی مثل ماهپیشانی، سیندرلا و حتی در همان نامادری هانسل و گرتل میبینیم .
فریبکاری و اغوا در قصۀ کورالین مثل خیلی از افسانه ها با زنی بدجنس و شرور مواجه میشویم که در ابتدا، برای فریب دادن قهرمان، ظاهری خوب و با محبت دارد، اما کم کم درون واقعیاش را نشان میدهد.
ابتدا مادر چشم دکمه ای را شبیه مادر خود میبیند؛ مادر جدیدی که مثل عجوزة هانسل و گرتل به او غذاهای خوشمزه میدهد و بسه---ا----ل------د----و----م----،----ش----ما-ر-----٤--ا٩ره٥١٣ مهربان است و به این ترتیب ، فریب او را میخورد.
مثل خیلی از کورالین هم برای رهایی از چنگ مادر جدید ابتدا با هوش و ذکاوت خود مسابقه را افسانه ها با زنی میبرد؛ بعد که میبیند مادر جدید زیر قولش زده و حاضر نیست او را آزاد کند، گربه را بدجنس و شرور به جان او میاندازد تا از در فرار کند.
البته نامادری هانسل و گرتل نیز دست کمی از آندو ندارد؛ در این دو قصۀ قدیمی زنی سیاهدل و حسود وارد خانه میشود و با فریب پدر خانواده، همه چیز را تحت کنترل و سلطۀ خود درمیآورد."