Abstract:
این مطالعه با هدف بررسی رابطۀ بین فرهنگ سازمانی با گرایش به استفاده از روشهای فعال تدریس انجام شد. جامعۀ آماری این تحقیق کلیۀ اعضای هیئت علمی دانشگاههای استان گلستان بوده و نمونه آماری شامل 460 نفر بوده است که به روش تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شدهاند. تحقیق از نوع همبستگی بوده و دادهها به صورت پیمایشی جمعآوری شدهاند. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه استاندارد (دنیسون) و محقق ساخته جمعآوری و با بهرهگیری از نرمافزار SPSS مورد پردازش و تحلیل قرار گرفتهاند. اعتبار پرسشنامه با استفاده اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد که رابطه معنیداری بین فرهنگ سازمانی و ابعاد آن با گرایش به استفاده از روشهای فعال تدریس وجود دارد و کنترل متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، نوع دانشگاه، وضعیت بومی، محل اخذ مدرک و محل تولد هیچگونه تغییری در رابطه بین دو متغیر ایجاد نمی کند.
This study aimed to investigate the relationship between organizational culture and the attitude toward the usage of the active methods of teaching. The Statistical society of this study was all faculty members of the universities of Golestan Province. The sample consisted of 460 people، which، according to a stratified random selection have been studied. The study was correlation and the research method used in this study was survey. Required data collected using a researcher-made and standardized questionnaire (Dennison) and processed and analyzed using SPSS software. The validity and reliability of the questionnaire is verified using the formal validity and Cronbach's alpha coefficient respectively. The results showed a significant relationship between organizational culture (and its dimensions) and the attitude toward the usage of the active methods of teaching. The control of the variables such as gender، marital status، type of university، Indigenous status، and place of birth did not affect the relationship between two variables
Machine summary:
رابطۀ فرهنگ سازماني و گرايش به استفاده از روش هاي فعال تدريس اعضاي هيئت علمي مراکز آموزش عالي استان گلستان دکتر محمد عثمان حسين بر*،حسينعلي سرگزي ** اين مطالعه با هدف بررسي رابطۀ بين فرهنگ سازماني با گـرايش بـه اسـتفاده از روش هـاي فعـال تدريس انجام شد.
نتايج اين مطالعه نشان داد که رابطه معنـيداري بـين فرهنگ سازماني و ابعاد آن با گرايش به استفاده از روش هاي فعال تدريس وجود دارد و کنترل متغيرهاي جنسيت ، وضعيت تأهل ، نوع دانشگاه ، وضعيت بومي، محل اخذ مدرک و محل تولد هيچ گونه تغييري در رابطه بين دو متغير ايجاد نمي کند.
نتايج برخي تحقيقات صورت گرفته مبين آن است که نوع فرهنگ سازماني بر انگيزش شغلي (ماهر٥، ٢٠٠٥؛ گرين گلاس ٦، ١٩٨٨، زارعي ، ١٣٧٤؛ محمد، ١٣٨٣)،عملکرد سازماني - (کابالرو٧، ٢٠٠٨؛ برمجو، ٢٠٠٣؛ زبردست ، ١٣٨٢)، خلاقيت و نوآوري (کراک آور٨، ٢٠٠١؛ 1-Moore 2Davenport and Prusak 3 Gupta and Govidarahan 3 -Wendell, Fremont, Rosenzwing 4-Maher 5 -Greenglass 6-Caballero 7-Krakower پاتريک ١، ٢٠٠١، ارغواني، ١٣٧٩)، ميزان مشارکت کارکنان در تصميم گيري امور (بولز٢، ٢٠٠٠؛ رفيعيان ، ١٣٨٠)، سطح اضطراب (ادگار٣، ٢٠٠١؛ دنيسون و ميشرا٤، ١٩٩٥) و بهره وري و کارايي (نارندرا٥، ٢٠٠١؛ مارک هاسليد٦، ٢٠٠٣؛ حداديان ، ١٣٨١؛ مجيدي، ١٣٨٠) تأثير دارد(به نقل از احقر، ١٣٨٥: ٩٨-٩٧).
آزمون ضريب همبستگي پيرسون متغير فرهنگ سازماني با گرايش به الگوهاي فعال تدريس با کنترل متغيرهاي زمينه اي (به تصویر صفحه رجوع شود) جدول شماره ٤ نشان مي دهد که در صورت کنترل متغيرهاي زمينه اي نيز رابطۀ مثبت و بسيار معني داري (٠/٠٠٠> P) بين فرهنگ سازماني و گرايش به استفاده از روش هاي فعال تدريس وجود دارد و اين همبستگي کاذب نيست .