Abstract:
شهمیرزاد یکی از شهرهای استان سمنان است. گویش مردمان این شهر با زبان فارسی قدیم و گویش مازندرانی آمیختهاست. بعضی فعلها در گویش شهمیرزادی بازماندۀ شکل کهن افعال در زبان فارسی دری، فارسی میانه و ایرانی باستان است. امروزه کاربرد بسیاری از افعال با آنچه در ادوار آغازین به کار میرفته، تفاوتهای زیادی یافته است؛ اما هنوز بازماندۀ افعال کهن را در بعضی گویشها میتوان یافت؛ از جمله شباهتهای زیادی میان فعل و کاربرد آن در گویش شهمیرزادی با فعل در دورههای آغازین زبان فارسی دری وجود دارد. در حقیقت افعال به همانگونه که در دورههای آغازین به کار میرفته، در این گویش به حیات خود ادامه داده است. فعل در این گویش در تمامی زمانهای گذشته، حال و آینده تصریف میشود اما تمامی اقسام فعل در این گویش متداول نیست بلکه گاه بعضی اقسام فعل کاربردی چندگانه دارند؛ برای مثال کاربرد فعل گذشتۀ ساده و گذشتۀ نقلی به شیوهای یکسان است.
Machine summary:
امروزه کاربرد بس ياري از افعال با آنچه در ادوار آغازين به کار ميرفته ، تفاوت هاي زيادي يافته است ؛ اما هنوز بازماندٔە افعال کهن را در بعضي گويش ها ميتوان يافت ؛ از جمله شباهت هاي زيادي ميان فعل و کاربرد آن در گويش شهميرزادي با فعل در دوره هاي آغازين زبان فارسي دري وجود دارد.
فعل در اين گويش در تمامي زمان هاي گذشته ، حال و آينده تصريف ميشود اما تمامي اقس ام فعل در اين گويش متداول نيس ت بلکه گاه بعضي اقس ام فعل کاربردي چندگانه دارند؛ براي مثال کاربرد فعل گذشتۀ ساده و گذشتۀ نقلي به شيوه اي يکس ان است .
براي مثال ، در اين گويش ، کاربرد همخوان »ب « در آغاز اغلب فعل ها الزامي است ، آن چنان که در گذشته شاهد آن بوديم : فعل »گفت « در متون کهن فارسي دري به شکل »بگفت « به کار ميرفته : »چون اين ملطفه به خط سلطان گس يل کردند، امير با عبدوس آن سّر بگفت « )بيهقي،٠٠٥١: ٤١٠( در اين گويش نيز اين فعل به صورت bu-gut-æ ]بگفت [ تلفظ ميشود.
« )ابوالقاسمي، ٠٠٥٠: ٥٤( در اين گويش نيز ريشه di در معني ديدن بکار ميرود که اين ريشه به همراه be در آغاز و شناسه هاي مفرد و جمع به اين شکل تصريف ميشود: )به تصویرصفحه مراجعه شود) ۳ .
« )صادقي، ٠٠٦٥: ٥٥( در اين گويش نيز فعل گذشتۀ استمراري با پيشوند mæ در آغاز به همراه ستاک گذشته و شناسه هاي ستاک گذشته ساخته ميشود: mæ-xˇurd-e-ni ) ميخورديد( mæ-gut-e-mi ) ميگفتيم ( mæ-di-ni ) ميديديد( تصريف فعل متعدي »خوردن «: )به تصویرصفحه مراجعه شود) ۷ .