Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی و اولویتبندی کارکردهای تحصیلات دانشگاهی از منظر جوانان است. به این منظور بر اساس نظریه اجتماعی پارسونز به بررسی کارکردهای تحصیلات دانشگاهی در چهار بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از منظر پاسخگویان پرداخته شد. روش تحقیق، روش پیمایش است و در پرسشنامه محقق ساخته، مقیاس برش قطبین بکارگرفته شده است. در این روش از پاسخگو خواسته شده تا طی محرک «فارغالتحصیل دانشگاه» به کارکردهای تحصیلات دانشگاهی نمره بدهد. این پرسشنامه توسط 471 جوان شهر گناباد تکمیل شد. نتایج نشان میدهند که کارکردهای تحصیلات دانشگاهی توسط پاسخگویان «در حد متوسط» ارزیابی شده است. کارکرد اجتماعی (کسب منزلت و موقعیتهای بهتر اجتماعی)، فرهنگی (کسب دانش و ذهن باز و خلاق)، سیاسی (قدرت فردی و سازمانی) و اقتصادی (فرصت شغلی مناسب، درآمد کافی و کارایی در جامعه) به ترتیب در اولویت کارکردهای تحصیلات دانشگاهی از دید تمامی جوانان قرار دارند. جنسیت، سن، مقطع تحصیلی (دانشآموز، دانشجو و فارغالتحصیل)، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، علاقه برای ورود به دانشگاه بر میزان کارکردهای تحصیلات دانشگاهی از منظر جوانان موثر است و عوامل فوق در رگرسیون رتبهایی مجموعا حدود 13 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند.
Machine summary:
بدين ترتيب ، تحقيق حاضر ماهيتاً از نوع توصيفي است و تلاش مي کند تا کارکردهاي تحصيلات دانشگاهي را از منظر دانش آموزان ، دانشجويان و فارغ التحصيلان را مورد بررسي قرار داده و تفاوت هاي آنان در خصوص کارکردهايي که از دانشگاه و تحصيلات دانشگاهي در ذهن خود دارند را دريابد؛ تا از اين طريق بخشي از انگيزه ها و دلايل آنان از ورود به دانشگاه را درک نماييم .
در تحقيق ديگري که به بررسي نقش و تأثير اشتغال در گرايش زنان به آموزش عالي توسط لياقت دار و همکاران (١٣٨٦ و ١٣٨٨) صورت گرفته است اين نتيجه حاصل شد که علاقه مندي زنان به احراز شغل ، کسب اعتبار و موقعيت اجتماعي ، مشارکت سياسي همچنين نگرش فرهنگي جامعه (باورها و ارزش هاي حاکم بر جامعه )، نهاد خانواده و توسعه ارتباطات در گرايش آنها به آموزش عالي موثر بوده است .
از اين طريق مي توان نشان داد که فرد فارغ التحصيل از نظر گروه ها و افراد مختلف جامعه ما چه جايگاهي دارد، داراي چه ارزش هايي است و نهايتاً اينکه کدام يک از کارکردهاي تحصيلات دانشگاهي (اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي ، سياسي ) در مورد يک فرد فارغ التحصيل امتياز بيشتري از ديد جوانان کسب مي کند.
اين نتيجه با نظر قانعي راد و خاور (١٣٨٥) و ايرجي زاده (١٣٧٦) در اين مورد که عوامل فرهنگي و اجتماعي تأثيرگذاري بيشتري در ورود زنان به دانشگاه دارد، متفاوت است ؛ زيرا زنان نمونه آماري اين پژوهش به تمامي کارکردهاي دانشگاه نسبت به مردان امتياز بالاتري داده اند و حتي در شرايط کنوني که امکان ورود به بازار کار براي زنان دانش آموخته بسيار مشکل شده است (نوروزي ، ١٣٨٣؛ هاشمي ، ١٣٨١)، به کارکرد اقتصادي نمره بالاتري نسبت به مردان داده اند.