Abstract:
این پژوهش به بررسی کاربردهای اطلاعات ناهمگن برای قیمت گذاری تعادلی دارایی ها و انتخاب پرتفوی بهینه می پردازد. چارچوب نظری در این تحقیق به صورت مستقیم، با تئوری تعادل انتظارات منطقی خطی آدماتی (1985) در ارتباط است. بر خلاف پارادایم سنتی قیمت گذاری دارایی ها و انتظارات منطقی، تحقیق حاضر توجه زیادی به پارادایم جدیدی از ناهمگونی و عقلانیت محدود مبذول داشته است. در تحقیق حاضر، ابتدا همبستگی میان قیمت های نسبی و بازده های آتی پرتفوی های قیمت-مشروط تعیین می شود. پس از آن عملکرد پرتفوی قیمت–مشروط با پرتفوی خرید و نگهداری در دوره زمانی 91-1387 مقایسه می شود. نتایج تحقیق همبستگی مثبت میان قیمت های نسبی و بازده های ماهانه را نشان می دهد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که استراتژی قیمت-مشروط بهتر از استراتژی خرید و نگهداری عمل می کند.
Machine summary:
با توجه به پيچيده تر شدن بازار هاي مالي در عصر حاضر و نياز به مطالعه اثر عوامل متعدد بر بازده و قيمت سهام ، و همچنين فهم و پيش بيني نتايج حاصل از فرآيند هاي روانشناختي در تصميم گيري (مالي رفتاري)، مشخص کنيم که آيا علاوه بر ريسک ، عوامل ديگري وجود دارند که بتوانند در تعيين ميزان بازده اثر گذار باشند ؟ آيا رابطه معناداري ميان قيمت هاي جاري و بازده هاي آينده وجود دارد يا خير ؟ و اينکه در مقايسه با استراتژي هاي پيشين قيمت گذاري اوراق بهادار مانند استراتژي خريد و نگهداري، استراتژي ارائه شده در اين پژوهش چه عملکردي مي تواند داشته باشد؟ ٢- مباني نظري و مروري بر پيشينه پژوهش در اين پژوهش براي تخمين همبستگي ميان قيمت ها و بازده هاي آتي از تئوري آدماتي استفاده شده است .
در اين تحقيق ازشش متغير به عنوان نماينده براي باورهاي ناهمگن استفاده شده است که شامل پراکندگي در پيش بيني هاي تجزيه و تحليل گران ، حجم مبادلاتي سهام ، اندازه شرکت ، نسبت درآمد به قيمت ، نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار، نوسانات ضمني اختيار معامله مي باشد.
بنابراين تعداد اعضاي نمونه محاسبه شده براي هر سال عبارتند از: جدول (١) تعداد اعضاي نمونه به دست آمده در هر سال 85 86 87 88 89 90 91 162 184 187 187 184 182 185 روش تجزيه و تحليل داده هاي تحقيق حاضر به شرح زير مي باشد: براي تعيين نوع رابطه ميان قيمت ها و بازده هاي آتي پرتفوي هاي قيمت -مشروط از روش رگرسيون حداقل مربعات معمولي (OLS) استفاده مي شود.