Abstract:
این مقاله به مساله ناسازگاری محدودیت های اصل آزادی مطبوعات در نظام حقوقی ایران با نظام حقوقی بین الملل میپردازد. با توجه به چالش هایی که این مساله در عرصه بین المللی برای کشور ایران ایجاد کرده ، هدف پژوهش حاضر پی بردن به دلایل این ناسازگاریها است تا به این ترتیب گامی نظری در راستای برطرف کردن این چالش ها بردارد. در این راستا پس از اشاره به محدودیت های آزادی مطبوعات در قانون اساسی و قانون مطبوعات ایران و ارزیابی مطابقت قانون مطبوعات با قانون اساسی، به اصول حاکم بر اعمال محدودیت بر اصل آزادی مطبوعات تحت عنوان شروط شکلی پرداخته شده و رعایت این اصول در نظام حقوقی ایران مورد مطالعه قرار گرفته است . سپس ضمن شرح محدودیت های مصرح در اسناد بین المللی جهانی و منطقه ای حقوق بشر تحت عنوان محدودیت های ماهوی و بیان ضرورت سازگاری نظام حقوقی داخلی با نظام حقوقی بین الملل به تحلیل سازگاری و مغایرت محدودیت های مصرح در قانون اساسی با محدودیت های مذکور در نظام حقوق بین الملل میپردازد. نتایج حاکی از آن است که در نظام حقوقی ایران ، اصول حاکم بر اعمال محدودیت به طور کامل رعایت نشده است . سازگاری محدودیت های ماهوی نیز نشان می دهد که این محدودیتها باید تحت عناوین مصرح در اسناد حقوق بشری تعریف و تفسیر شوند تا برداشتهای دوگانه مرتفع شود.
This paper offers an argument on the incompatibility of restrictions on the principles of freedom of press in Iranian legal system vis international human rights legal system. Due to such incompatibility، Iran faces many challenges by the international institutions. Accordingly، the objective of this paper is to provide an understanding about the reasons and origins of this dilemma and tries to offer possible theoretical solutions. The paper tackles the issue from the standpoint of the restrictions on the freedom of press embedded in Constitution of Islamic Republic of Iran. It will first evaluate the conformity of the regulations of the Iranian Press Law with that of the Constitution. It will then، study the current principles، as formal and figural restrictions، and how these restrictions are being imposed and followed by the press. In addition، it describes the limitations pronounced in international and regional documents of human rights، as natural and intrinsic limitations، and shows the necessity of trying to make Iranian press law to be compatible with such international human rights legal system. Some of the findings indicate that the Iranian legal system has not been following the principles of the press restrictions totally. In addition، the compatibility of the intrinsic restrictions requires Iranian legal system to interpret them in accordance with documents of human rights.
Machine summary:
"٣- اعمال حقوق مذکور در بند ٢ این ماده مستلزم حقوق و مسئولیت های خاص است و لذا ممکن است تابع محدودیت های معینی بشود که در قانون تصریح شده و برای امور ذیل ضرورت داشته باشد: الف ) احترام به حقوق و حیثیت دیگران ؛ ب ) به منظور حمایت از امنیت ملی و یا نظم ، بهداشت و اخلاق عمومی ».
طبق نظر این دسته از حقوقدانان علاوه بر رعایت نظم ، امنیت ، مصالح عمومی و اخلاقی و حقوق و آزادی های دیگران که میتواند مبنای محدود کردن اجرای حقوق و آزادیهای اساسی قرار گیرد، از دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، رعایت موازین و معیارهای اسلامی نیز از عوامل محدودکننده است .
این در حالی است که در خصوص بحث حاضر، در نظام حقوقی ایران ، به نظر می رسد که اولا اصل حاکمیت قانون محترم شمرده نشده زیرا علاوه بر قانون مطبوعات ، گاه در آئین - نامه ها و بخشنامه ها نیز محدودیت هایی برای اصل آزادی مطبوعات پیش بینی شده است که این مصوبات قانون در معنای اخص کلمه و مطابق با استانداردهای نظام حقوق بین الملل محسوب نمیشود.
در خصوص محدودیت های ماهوی نیز، مطابقت قیود مصرحه در قانون اساسی با استانداردهای حقوق بین الملل مورد توجه قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که قید «مبانی اسلام » چنانچه ذیل عنوان اخلاق عمومی تفسیر شود، سازگار و در غیر این صورت معارض با نظام حقوقی بین الملل تلقی خواهد شد."