Abstract:
کتاب ارتباطشناسی تألیف جناب آقای دکتر محسنیانراد از کتابهای مغتنم است که مشتمل بر اهم نظریات علم ارتباطات، تعریفی نو از ارتباط و نیز تبیین مدلی جدید از ایشان در این علم است. این کتاب ارزشمند، سالهاست در دانشگاههای کشور مورد استفاده استادان و دانشجویان و منبع آزمونهای تحصیلات تکمیلی در رشته ارتباطات است؛ اما نقایص صوری، ساختاری و محتوایی متعددی در آن وجود دارد که این نوشتار با هدف اصلاح این موارد سامان یافته است. این پـژوهش با شیـوه تحلیلی ـ اسنادی در سه محور اصلی یعنی نقد صوری، ساختاری و محتوایی انجام شده است. نتایج این تحقیق در نقد صوری، مشخص نمودن دهها اشکال ویرایشی و املایی و در نقد ساختاری، آشکار نمودن ضعف تنظیم و بخشبندی منطقی مطالب خصوصا با تأکید بر فرایند منطقی نظریه «تقسیم» است. در نقد محتوایی، بیش از بیست انتقاد ارائه شده که مهمترین آنها، در سه محور است: اشکال روششناختی در برخی آزمایشهای تجربی انجام شده در کتاب که نشان میدهد اولا تحقیقات گستردة ایشان در این مباحث اصلا آزمایش نیست و پیمایش است و ثانیا مؤلف محترم، بسیاری از شاخصهای پیمایش صحیح را نیز به کار نگرفته است. انتقاد از ضعف تحلیلی در فرایند تعریف ارتباط از سوی مؤلف و انتقاد از ضعف مدل در مقوله ارتباط انسان با خود و کمرنگی آشکار این ساحت بنیادین ارتباطات در کتاب، دومین و سومین انتقاد مهم در این مقاله است.کتاب ارتباطشناسی تألیف جناب آقای دکتر محسنیانراد از کتابهای مغتنم است که مشتمل بر اهم نظریات علم ارتباطات، تعریفی نو از ارتباط و نیز تبیین مدلی جدید از ایشان در این علم است. این کتاب ارزشمند، سالهاست در دانشگاههای کشور مورد استفاده استادان و دانشجویان و منبع آزمونهای تحصیلات تکمیلی در رشته ارتباطات است؛ اما نقایص صوری، ساختاری و محتوایی متعددی در آن وجود دارد که این نوشتار با هدف اصلاح این موارد سامان یافته است. این پـژوهش با شیـوه تحلیلی ـ اسنادی در سه محور اصلی یعنی نقد صوری، ساختاری و محتوایی انجام شده است.نتایج این تحقیق در نقد صوری، مشخص نمودن دهها اشکال ویرایشی و املایی و در نقد ساختاری، آشکار نمودن ضعف تنظیم و بخشبندی منطقی مطالب خصوصا با تأکید بر فرایند منطقی نظریه «تقسیم» است. در نقد محتوایی، بیش از بیست انتقاد ارائه شده که مهمترین آنها، در سه محور است: اشکال روششناختی در برخی آزمایشهای تجربی انجام شده در کتاب که نشان میدهد اولا تحقیقات گستردة ایشان در این مباحث اصلا آزمایش نیست و پیمایش است و ثانیا مؤلف محترم، بسیاری از شاخصهای پیمایش صحیح را نیز به کار نگرفته است. انتقاد از ضعف سه تحلیلی در فرایند تعریف ارتباط از سوی مؤلف و انتقاد از ضعف مدل در مقوله ارتباط انسان با خود، کمرنگی آشکار این ساحت بنیادین ارتباطات در کتاب است.
Machine summary:
"مؤلف گاهی تعبیر «نمونه» را برای افراد آزمایش خود به کار بردهاند (ص 97 و 304) و در گزارش آزمایش نشانهها در ایران نیز تصریح دارند که این آزمایش قابل تعمیم به جامعه بزرگتر است (ص 112) و در بقیه موارد هم مشخص است که ایشان نمونهگیری کردهاند و اصلا مبنای آمار استنباطی، نمونهگیری درست و فاقد اریب است که امکان برآورد صحیح از مشخصات جامعه را فراهم میکند (دلاور، 1392الف: 282) و نکته اینجاست که نمونه عبارت است از زیرجامعهای که از کل جامعه انتخاب میشود و معرف آن است (همان: 27)، اما جامعه در این تحقیق هرگز معرفی نشده است.
بررسیهای تصحیح متون و تصحیح شعر خاقانی و همچنین نقد گزیدهها و پژوهشهای انجام گرفته درباره شعر خاقانی از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ به این دلیل که معنی و مفهوم شعر خاقانی به سبب کاربرد اصطلاحات علوم و فنون مختلف و اختلاف ضبط پارهای کلمات در نسخههای متعدد، تا حدی دیریاب یا محل بحث و نظر است و گهگاه علیرغم پژوهشهای زیادی که در زمینه شعر خاقانی نوشته شده است، مشکلات زیادی در خصوص درک مقصود شاعر وجود دارد."