Abstract:
هدف: در معرفتشناسی معاصربرای توجیه باورها در حوزههای مختلف معرفتی، دو رویکرد درونگرایی و برونگرایی مطرح است. در درونگرایی، موجه و مستدل کردن باورها توسط عوامل معرفتی درون دستگاه ادراک انسان صورت میگیرد و برای این کار به هیچ عاملی بیرون از این دستگاه تمسک نمیشود. اما در برونگرایی، علاوه بر عوامل درون دستگاه ادراک، به یک سلسله عوامل بیرون از دستگاه معرفت نیز تمسک میشود. هدف این مقاله، بررسی مسئله توجیه معرفتی در معرفتشناسیابن سینابوده است. تا روشن شود در توجیه معرفتی، درونگرایانه یا برونگرایانه عمل میکند یا امر به گونهای دیگر است؟ روش: روش تحلیل در این نوشتار، توصیفی- تحلیلی عقلی است و از روشهای دیگری مثل روش نقلی، تجربی و ... استفاده نمیشود.یافتهها: ابن سینا در تعریف صدق، نظریه مطابقت را میپذیرد و در مبحث ملاک صدق، نظریه مبناگرایی را به عنوان روش توجیه به کار میگیرد. این فیلسوف در جریان توجیه مبناگرایانه، عقل را حاکم بر دیگر قوای ادراکی مثل وهم و حواس میداند. در این جریان، اولیات زیربنای تمام ساختمان معرفت بشری است و در صورت فقدان آنها، این سازه هیچ توجیهی ندارد. جریان توجیه در یک سیر قهقهرایی به این قضایا ختم میشود و همه باورها در تمام حوزهها توسط همین قضایای بدیهی موجه میشوند. نتیجهگیری: ابن سینا در فرایند توجیه، درونگرایانه عمل میکند و البته این فیلسوف به یک عامل بیرونی به نام عقل فعال نیز توجه دارد. البته عقل فعال اگر بر عقل انسان افاضهای کند، همان افاضات به عواملی درونی تبدیل میشوند و نقش توجیه را در دستگاه معرفت بازی میکنند. ابن سینا به ترکیبی از درونگرایی و برونگرایی با غلبه رویکرد درونگرایانه قائل است.
Objectives:The aim of the writing this essay، is the consideration of problem justification in epistemology of Avicenna in contemporary epistemology. For justification the beliefs in different realms two approaches are propounded; Internalism and externalism. In internalism، the justification of the beliefs is realized by means of factors inside the structure of perception and this is not resorted to no external factor of the structure of perception. But in externalism، in addition to internal factors of the structure of perception، it is also is resorted to a chain of external factors of the structure. The aim of this essay is to analyze the justification on Avicenna، s view. The aim is that to be light up that this philosopher in justification is internalist or externalist or the matter is the other manner.
Method:The method of the present study is descriptive-analytic rational method and other methods such as narrative and experimental methods are not used.
Results:In this essay this matter is become known that Avicenna، in the definition of truth، accept the correspondence theory and in debate of the criterion of truth، apply the foudationalist theory on the grounds of the method of justification. This philosopher، in course of foudationalist justification، govern the reason on other perception faculties such as imagination and senses. in this course، primary propositions are built over the whole structure of human and in case of absence of them، this structure has no justification. The course of justification، in a retrogradation، is settled to this proposition and the whole beliefs in the whole realms are justified by means of this evident proposition.
Conclusion: The results of the article shows Avicenna، in course of justification، isinternalist and of course this philosopher is attended to external factor under title of active reason. Of course، the active reason if diffuse on human reason، this diffuses change to internal factors and play the role of justification in the structure. Avicenna believes in a combination of internalism and externalism with prevalence of internalist approach.
Machine summary:
نتیجهگیری: ابن سینا در فرایند توجیه، درونگرایانه عمل میکند و البته این فیلسوف به یک عامل بیرونی به نام عقل فعال نیز توجه دارد.
البته شیخ در جایی دیگر از همین کتاب، شأن حکم کردن را برای حس مشترک و حواس بیرونی نیز قائل میشود: «و بیان این سخن آن است حس مشترک که قبول صورت میکند، نه اینکه حفظ صورت نماید و صورت محسوس را قوۀ دیگری که مصوره و خیال نام دارد حفظ میکند و آن را حکمی نیست، بلکه فقط حفظ میکند.
(همان: 140) هر چند شیخ در التعلیقات برای حواس، شأنی جز احساس یک شیئ و منفعل شدن ازآن قائل نیست(ابن سینا،2002: 96)، اما به نظر میرسد از نظر این فیلسوف حتی اگر حس مشترک و حواس بیرونی، شأن حکم کردن را نیز داشته باشند، بایستی در نهایت احکام آنها توسط عقل تأیید شود؛کما اینکه در کتاب النجاه، عقل را بر احکام وهم نیز حاکم میداند.
(پویمن، 1387:241) اکنون باید دید که از نظر ابن سینا عقل انسان به چه روشهایی و با کمک چه ابزارهایی این رویکرد درونگرایانه و مبناگرایانه رادر توجیه تصدیقات محقق میسازد؟ چهار) روشهای حکم کردن ابن سینا روشهای کسب همۀ دانشهای اکتسابی را چنین بیان میکند: «و هر تصدیق و تصوری یا با بحث کسب میشود یا ابتدائا واقع است.
(ابن سینا، 1326: 63) اگر قرار است ساختمان معرفت بشری بر پایۀ ادراکات عقلی توجیه شود، عقل انسان همۀ این ادراکات را از امری بیرونی به نام عقل فعال کسب میکند.