"چند شعر از دکتر کوروش کاکوان به شکستهی سرافراز هزاره مرد گرامی ایرانفرزند:عمو جان گوهر نایاب گرچه کوشید به جان دشمن دون با همه گیر و همهدار و فسون زخم کاری که زدت بر پیکر خنجر کین که شکستت به جگر خاک خواری که فشاندت بر سر دست نایافتت اما،به گهر ره نه نیز از شب خود برد برون کشور افسانه آری، نمرده است."