Abstract:
مقاله حاضر، جستاری است در دو نسخه خطی «تذکره الذاکرین» متعلق به درویش محمد محقق اردبیلی کاشانی. از این رساله، دو نسخه موجود است: یکی مربوط به مرکز احیاء التراث الاسلامی و دیگری از نسخ خطی کتاب خانه سلطانی کاشان است.
انگیزه مصنف از نگارش این رساله ـ به رسم معمول صوفیه ـ درخواست «عزیزی از مشارکان ذوق ارباب معرفت و نجرید» و «پیشروان حلقه تصوف و توحید» ست تا موجب منتفع گردیدن این طالبان و سبب جدّ و سعی ذاکران گردد.این رساله علاوه بر اشتمال بر اطلاعات ممتاز زبانی و عرفانی فراوان آمیخته به عواطف و احساسات شاعرانه نویسنده نیز هست که لحنی شخصی و ویژه بدان بخشیده است.این مقاله قدری هم به احوال نویسنده و خصایص نویسندگی و شاعری اش پرداخته است.
Machine summary:
گفتنـی اسـت غالـب هنرنمایی های نویسنده در تذکره سادسه و نیز خاتمه رخ داده است تا آن جا که سخنش به شـعری زیبا می ماند؛ شگفت این که بیشـتر ابیـات رسـاله در همـین تـذکره اسـت ؛ توجـه خواننـده را بـه سطرهایی از هنرنمایی مولف جلب می کنم : «و اما وجد که معنی آن در لغت ، یافتن و رسیدن اسـت ؛ و در اصـطلاح ایـن طایفـه ، عبـارت از حرکت و زعقه و اضطراب است که در عقب استماع قرآن یا حدیث یا ذکر یا شنیدن اشعار و آثـار اکابر دین و قایدان طریق حق و یقین ، وجود سالک را عـارض شـود، بعـد از آنکـه منـازل سـلوک طریقت را بیش تر به قدم سعی و همت طی کرده باشـد و مرکـب ریاضـت در مضـمار مجاهـدت نفس و هوا تاخته و بر متابعت ائمه ی اطهار و اولیای کبار تیغ بی دریغ ادعیه و اذکار در علانیـه و اسرار آخته و سر مدبران و مفسدان عجب و رعونت و ریا به آن انداخته و در خلـوات و جلـوات ، به مداومت ذکر و عبادت اشتغال نموده و زنگ دوستی حطام فانی را به حکم «حب الدنیا رأس کل خطیئۀ» زدوده تا به حکم «من طلب شیئا و جد وجد» از نسیم تسنیم عنبرشمیم ذوق محبت الاهـی بویی دریافته و به حکم «من قرع بابا و لج ولج » از فیض ریاض شوق معرفـت پادشـاهی بـر دل او دری گشوده ، فضای ساحت دل او از هیمان محبت ملک متعال پرشور و مصباح زجاجه ی سینه ی او از ضیای زیت معرفت ذوالجلال پرنور؛ بی ساز و نوا با خود در نوای عشاق است و با همه سوز و گداز به نوای مطربی که دامنی بر آتش شوق او زند مشـتاق .