Abstract:
ورود اسلام به ایران بسیاری از مبانی نظری ایرانیان را در حوزة اندیشه با چالش جدّی مواجه ساخت؛ ازجمله نهاد شاهی و بایستههای آن به عنوان یکی از محورهای اساسی اندیشة سیاسی ایرانشهری در تقابل با نظام فکری جدید فهمیده شد. با شروع عصر انحطاط خلافت عبّاسی و تشکیل حکومتهای ایرانی، تلاشهایی در جهت بازیابی برخی از مولّفههای اندیشة سیاسی ایرانشهری صورت پذیرفت. توفیق یا عدم توفیق در نیل به این مقصود، بسته به عوامل گوناگون، متفاوت بوده است. آلبویه به سبب پشتوانة فکری، در احیای سنّتهای ایران عصر ساسانی توفیق بیشتری یافتند. از اینرو، مقولة موضوع بحث در عصر عضدالدوله به عنوان بزرگترین و مقتدرترین پادشاه بویهی به منظور سنجش میزان توانایی وی در حصول این مقصود، بررسی شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که عضدالدوله آگاهانه درصدد کسب جایگاه و مقام شاهنشاهان فرهمند ساسانی با همان الزامات و کارکردها بوده است. البته وی به عنوان یک فرمانروای مسلمان شیعة معتقد، با درک شرایط جامعة عصر خود، به دنبال ایجاد تلفیقی از الگوهای ایرانی ـ اسلامی با گرایش شیعی بود و در این مسیر، بیشترین کامیابی را داشت.
Machine summary:
بازیابی الزامات و کارکردهای نهاد شاهی در عصر عضدالدوله علی بیگدلی/ استاد دانشگاه شهید بهشتی محمودرضا کوهکن/ دانشجوی دکتری دانشگاه پیام نور چکیده ورود اسلام به ایران بسیاری از مبانی نظری ایرانیان را در حوزة اندیشه با چالش جدی مواجه ساخت؛ ازجمله نهاد شاهی و بایستههای آن به عنوان یکی از محورهای اساسی اندیشة سیاسی ایرانشهری در تقابل با نظام فکری جدید فهمیده شد.
همچنین تلاش کرده است به این سؤال پاسخ دهد که آیا عضدالدوله پس از به حاشیه راندن دستگاه خلافت، از چه منطق و گفتمانی برای ادارة جامعه بهره برد؟ تحقیقات متفاوتی در خصوص فرمانروایی آلبویه صورت گرفته که مهمترین آنها آثار محققانی همچون جوئل کرمر، روی متحده، کلود کاهن، و مفیزالله کبیر است؛ ولی علی اصغر فقیهی کتابی را به عصر حاکمیت عضدالدوله اختصاص داده و آن را تحت عنوان «شاهنشاهی عضدالدوله» به چاپ رسانده است.
» (متحده، 1388، ص194) بویهیان از هر دو پایگاه برای مشروعیت و توجیه حاکمیت خود در جامعه سود بردند، اما عضدالدوله با تأکید بیشتر بر عنصر ایرانی و تکیه بر اندیشة سیاسی ایرانشهری، آگاهانه در صدد کسب جاه و مقام یک شاه «فرهمند» عصر ساسانی برآمد.
(سامی، بیتا، ص3-4) میتوان تصور کرد که این افراد و دیگر کسانی که با اندیشة سیاسی ایرانی و خطوط باستانی آشنا بودند عضدالدوله را از رموز و صحنة نمایش نقش برجستهها، که در آنها پادشاهان ساسانی حلقة شهریاری را از اهورامزدا دریافت میدارند، آگاه کردهاند.