Abstract:
اندازه شرکت به عنوان یک متغیر معمولا کنترلی، در بسیاری از تحقیقات اثباتی مالی و حسابداری مورداستفاده قرارگرفته است. اندازه شرکت در تحقیقات مالی و حسابداری به وسیله شاخص های متعددی از جمله ارزش دفتری دارایی، ارزش بازار شرکت (جمع ارزش بازار سهام و بدهی ها)، میزان فروش شرکت و تعداد کارکنان اندازه گیری شده است. در این پژوهش، تاثیر استفاده از تعاریف مختلف برای اندازه شرکت، بر رتبه بندی شرکت ها و همچنین بر نیکویی برازش الگوی پیش بینی نقدینگی (بر مبنای نسبت وجه نقد عملیاتی به فروش)، در نمونه ای متشکل از 120 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی سال های 1385 تا 1391 موردبررسی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رتبه بندی شرکت ها ازنظر اندازه، با تغییر در اندازه شرکت، به صورت معناداری تغییر نمی کند، ولی در الگوی پیش بینی جریان نقد عملیاتی، تعریف اندازه بر مبنای معیار فروش (چه با مقیاس لگاریتمی و چه با مقیاس ارزش نسبی) کمترین خطای پیش بینی را دارا می باشد.
Firm size generally has been used as a control variable in positive accounting and finance researches. Firm size can be measured by several indicators such as book value of assets، market value of company (or sum of share and total liabilities values)، value of sales and number of employees. In this study the effects of using different definitions of firm size on ranking of firms (for an assumed definition of size)، and on goodness of fit in the liquidity forecasting model (the ratio of operating cash flows to sales) were inspected، using a sample of 120 manufacturing companies listed in the Tehran Stock Exchange، in the years 2006 to 2012.
The result showed that ranking of the companies with regard to different definitions does not change in response to firm size، significantly. But، in the operational liquidity forecasting model، the definition of firm size in terms of sales value، in both the logarithmic and relative value scales، has the lowest forecasting error.
Machine summary:
"با توجه به ارتباط معنادار رتبهبندی بر اساس معیار اندازۀ شرکت با رتبهبندی بر اساس معیارهای متغیرهای مالی چون چرخۀ تبدیل وجه نقد و بازده داراییها نشان میدهد که در وضعیت بازار سرمایه این متغیر از اعتبار و توانایی اتکای زیادی برای رتبهبندی شرکتها برخوردار است و در نظر گرفتن آن در رتبهبندی شرکتها توصیه میشود (مهرانی و همکاران، 1388).
لگاریتم ارزش دفتری جمع داراییها ثقفی و همکاران (1390)، با بررسی کیفیت اطلاعات حسابداری، سرمایهگذاری بیشازحد و جریان نقدی آزاد، لگاریتم کل داراییها را بهعنوان اندازه شرکت در نظر گرفتهاند و به این نتیجه رسیدهاند که اندازۀ شرکت عامل مهمی در تعیین سیاست بدهی و همچنین ریسک شرکتها است.
معیار محققین برای طبقهبندی صنایع، تشابه نوع فعالیتها، و با اعمال رویهای مشابه با تحقیقات قبلی، بوده است؛ Size: اندازۀ شرکت (با استفاده از دو مقیاس لگاریتم و ارزش نسبی)، و ε: میزان خطا در الگو است.
نتایج آزمون فرضیۀ دوم به منظور آزمون فرضیۀ دوم، الگوی پژوهش برای تعاریف مختلف اندازه در هر دو مقیاس لگاریتم و ارزش نسبی انجام و در نهایت مقدار AIC این چهار تعریف در هر مقیاس مورد مقایسه قرار میگیرد.
نتیجهگیری و پیشنهادها نتایج تحقیق حاضر به شرح جدول شمارۀ 5 نشانگر تغییر نیکویی برازش الگوی پیشبینی جریانهای نقدی عملیاتی، در نتیجه تغییر در تعریف مورد استفاده برای متغیر اندازه شرکت است.
The role of accounting accruals for the prediction of future cash flows of listed companies in Tehran Stock Exchange.
Journal of Empirical Research of Financial Accounting, 4, 35-53 [In Persian].
The role of accounting earnings and cash flows in measuring performance of listed companies in Tehran Stock Exchange."