Abstract:
هدف از این مقاله توصیف و تحلیل وضعیت سکونتگاه های غیررسمی شهری ایران از طریق ارایه نتایج ارزیابی اجتماعی انجام گرفته در شهرهای بندرعباس ، کرمانشاه و زاهدان است . در هر یک از شهرهای هدف ، از میان سکونتگاه های غیررسمی، سه تا پنج محله بر اساس معیارهای قومیت / زبان ، سطح عرضه خدمات عمومی، میزان رسمیت و نظم فضایی، فعالیت های اصلی اقتصادی، قدمت محله و شاخص های اجتماعی- اقتصادی موجود انتخاب شده اند. جهت ارزیابی، با چهل نفر مطلع کلیدی مصاحبه و در هر محله چهار بحث گروهی متمرکز (با زنان ، با مردان ، با جمعی مختلط ، و با جوانان ) برگزار شده است . به علاوه ، در هر شهر زیرساخت های اجتماعی از طریق مشاهده و ثبت وضعیت ارزیابی شده اند. مهم تر از آن ، در کنار پژوهش های کیفی، پیمایشی کمّی با استفاده از پرسش نامه چندمنظوره و جامع (با بیش از ٢٥٠ سوال ) و نمونه گیری تصادفی به تعداد ١٢٠٠ خانوار در (سکونتگاه های گزیدة) هر شهر صورت گرفته است . یافته های پژوهش تحت عناوین الگوهای مهاجرت ، مشخصه های جمعیتی، وضعیت اشتغال ، وضعیت شاخص مصرف ، وضعیت مسکن ، دسترسی به خدمات شهری، و پیوندها و سرمایه اجتماعی دسته بندی شده اند. در پایان مقاله ، مجموعه ای از مشاهدات کلی و پیشنهادها جهت بهبود وضع محلات غیررسمی ارائه گردیده است .
Machine summary:
"در حال حاضر شهر بندرعباس را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد: ١) مرکز شهر که سوای ساخت اندک شماری ساختمان های تجاری نوساز تغییر چندانی نکرده است ؛ ٢) نواحی نوساز در غرب و شرق شهر (امیرآباد و گل شهر) که معیارهای ساخت وساز در آن ها رعایت شده است ؛ ٣) قسمت سنتی شهر واقع در نزدیکی نواحی ساحلی، مانند سورو و نخل ناخدا، که در آن ها با گذشت زمان کیفیت ساختمان ها و خدمات شهری افت کرده است ؛ ٤) محله های غیررسمی جدید، به ویژه کمربندی و دوهزار، که احتمالا از لحاظ اقتصادی محروم ترین سکونتگاه های بندرعباس هستند (پروژة بهسازی شهری و اصلاحات بخش مسکن ، ١٣٨٤الف ؛ مرکز آمار ایران ، ١٣٨٥).
همچنین ، برای روشن تر شدن وضعیت رفاه و فقر در سکونتگاه های گزیدة این مطالعه ، میتوان به عنوان نمونه و با اندکی تسامح رقم محاسبه شده جهت میانگین مصرف سالانۀ خانوارهای پنج نفره در محلات گزیدة بندرعباس را با یافته های مرکز آمار ایران (١٣٨٣) در مورد درآمد و هزینۀ خانوارهای شهری مقایسه نمود.
میتوان استدلال کرد خانواده های فقیر در خرید مسکن با دو مشکل متصل به هم مواجه هستند که آن ها را به سمت بازار غیررسمی مسکن سوق میدهد: نخست اینکه هرچند خانوارهای فقیر میتوانند با سپرده گذاری در بانک مسکن در میان مدت شرایط دریافت اعتبار مسکن را اقناع نمایند، اما وام های اعطایی اغلب تنها بخش کوچکی از قیمت مسکن در بازارهای رسمی را پوشش میدهد؛ دوم اینکه بسیاری از خانه ها در محلات فرودست شهری دارای سند نیستند و اخذ اعتبار از بانک مسکن جهت ابتیاع آن ها میسر نیست ."