Abstract:
فردوسی سخنور دانا و توانا در یک دورهی معین تاریخی باشکوه و آوازه دار سامانیان توسط اثر خود (شاهنامه) به حفاظت و پشتیبانی این دولت و وحدت و یگانگی مردم آن برخاسته و خصلتهای والای انسانی مانند صداقت و آزادی و وطن پرستی و خردمندی را ترنم ساخته و تبلیغ کرده است. او برای تأثیربخشی نمودن این یا آن صحنهی خرد و بزرگ از نامه و نامهنگاری و واسطههای تحریر استفاده نموده است. نگارنده در این گفتار ویژگیهای نامهها و گونههای مختلف آن را شناسایی و توضیح داده است.
Machine summary:
"گودرز کشواد بعد از دریافت نامهی پیران توسط فرزند او رویین و همراهانش آنان را به آسایش و مهمانی چند روزه دعوت مینماید و میکوشد، که همهی شرایط مهمانداری را بجای آرد: به رویین چنین گفت پس پهلوان که ای پور سالار و فرخ جوان به مهمان ما بود باید نخست پس این پاسخ نامه بایدت جست سرا پردهای نو بپرداختند نشستنگه خسروی ساختند (5/ 102) کسرای نوشین روان حتی فرستادهی خاقان چین را تا یک ماه نگاه میدارد: فرستاده را جای آراستند ستودند بسیار و بنواختند چو خوان و میآراستی میگسار فرستاده را خواستی شهریار ببردند یک ماه نزدیک شاه به ایوان و بزم و به نخچیرگاه (8 / 236) و بعد از نوشتن پاسخ نامه معمولا فرستاده را با توشهی راه و هدیههای گرانبها گسیل میکردند: پس آن نامه را مهر کرد و بداد به رویین پیران ویسه نژاد چو از پیش گودرز برخاستند بفرمود تا خلعت آراستند از اسبان تازی به زرین ستام چه افسر چه شمشیر زرین نیام ببخشید یارانش را سیم و زر که را در خور آمد کلاه و کمرج برفتند رویین و آن ده سپاه سوی لشکرش برگرفتند راه (5/ 113) در «شاهنامه» به نامههایی نیز برمیخوریم، که فرستندهی نامه همراه با نامه به گیرندهی آن به نشان مهر و محبت و صداقت هدایای فراوان ارسال میداشت: برفتند هر ده بر شهریار ابا نامه و هدیه و با نثار (8/ 234) بعضا از جانب گیرندهی نامه به فرستاده، که جز اجرا کنندهی امر و فرمان بیش نیست، بیاعتنایی و نامهربانی و تنگ نظری ظاهر میگردد: چو نامه به نزدیک خاقان رسید بدانگونه گفتار خسرو شنید فرستاده را گفت فردا پگاه چو آیی به در، پاسخ نامه خواه (9/ 205) بدین معنی میتوان نمونهی زیادی از متن «شاهنامه» پیدا کرد."