Abstract:
هزینه های اقتصادی و اجتماعی ناشی از سیاست اصلاح قیمت حامل های انرژی موجب شده است تا گردش درآمد حاصل از این سیاست و تزریق مجدد آن به اقتصاد به منظور کاهش یا حذف هزینه های مذکور مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد. از این رو، در تحقیق حاضر با استفاده از الگوی تعادل عمومی (CGE) مبتنی بر ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) سال 1385، آثار اقتصادی سیاست های توزیعی مورد استفاده در سیاست اصلاح قیمت حامل های انرژی ارزیابی و تحلیل شده است. در این تحقیق، سه سیاست توزیعی: 1. پرداخت نقدی، 2. کاهش پرداختی نیروی کار به دولت و 3. یارانه به بخش تولیدی در قالب سناریوها و حالت های مختلف مدنظر قرار گرفته است. نتایج شبیه سازی این سناریوها نشان می دهد که ترکیب سه روش توزیع منابع حاصل از اصلاح قیمت حامل های انرژی کمترین افزایش سطح عمومی قیمت ها را به دنبال دارد. همچنین وقتی دولت منابع حاصل از اصلاح قیمت حامل های انرژی را توزیع نکند آنگاه تولید ناخالص داخلی بیشترین کاهش را خواهد داشت و زمانی که ترکیبی از سه روش یا ترکیبی از توزیع نقدی و حمایت از نیروی کار را به عنوان روش های تخصیص منابع حاصل از اصلاح قیمت حامل های انرژی در نظر بگیرد، آنگاه تغییرات تولید کمترین کاهش را نشان داده و رفاه خانوارها نیز حداقل کاهش را دارد.
Social and economic costs imposed by energy carriers’ price reform policy cause policy-makers to pay attention to revenue recycling of this policy and its redistribution into economics aiming at reducing or removing these costs. Thus، drawing on Computable General Equilibrium (CGE) and SAM in 2017، this paper tries to analyse economic Implications of Distributional Policies on Revenues Related to Energy Carriers price Reform. In doing so، scenarios have been considered in terms of cash payments، labour-related payments، and production-related subsides. Analysis on possible scenarios shows that if three ways of distributing avenues related to energy carriers’ price reform policy is to combine together، inflation will ensue minimally. Moreover، if government cease to distribute these avenues، gross domestic production will go through a maximal decrease، and in the event of combining three ways، or cash payments and labour-related payments، production will go through a maximal decrease، and as a result، household welfare will be minimized.
Machine summary:
و برخی دیگر، این سیاسـت را در راسـتای بهبـود هزینـه هـای ناشـی از سیاست اصلاح قیمت حامل های انـرژی و افـزایش تولیـد ناخـالص داخلـی کـارا مـی داننـد (Repetto, Dower and Geoghegan, 1992; Mckitrick, 1997; Bye and Bruvoll, (٢٠٠٨.
بررسی بیشـتر اطلاعـات نشان میدهد که قبل از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه هـا نسـبت هزینـه هـای انـرژی خـانوار روستایی به شهری ٩٢/٦درصد بوده است که بعد از اجرای قانون ، در سـال ١٣٩٠ ایـن نسـبت به ٨٩/٣درصد کاهش یافته و در سال ١٣٩١ این نسـبت بـه ٩٧/٦درصـد افـزایش یافتـه اسـت یعنی با افزایش قیمت حامل های انرژی، هزینه مصرف انرژی در خانوارهـای روسـتایی نسـبت به خانوارهای شهری افزایش داشته است .
٢. شبیه سازی حالت های مختلف سناریوی سوم (SIM٣) نشان می دهد کـه اگـر منـابع حاصل از اصلاح قیمت حامل های انرژی از کانال توزیع نقدی و کاهش پرداختی خانوارهـا به دولت به اقتصاد تزریق شود آنگاه قیمت ستانده بخش های حمل ونقل هوایی و زمینـی در تمام حالت های توزیع منابع نسبت به شرایط SIM١ تعدیل شده است .
٣. در SIM٤ یعنی سناریویی که مطـابق بـا آن منـابع حاصـل از اصـلاح قیمـت حامـل هـای انرژی بایستی به سه روش توزیع نقدی، کاهش پرداختی خانوارهـا بـه دولـت و یارانـه بـه بخـش تولیدی تخصیص یابد، نتایج شبیه سازی در حالت های مختلف نشان می دهـد کـه در بخـش هـای تولید افزایش یارانه تولیدی موجب رشـد بیشـتر تولیـد مـیشـودو در برخـی دیگـر رشـد کمتـر میشود.