Abstract:
یکی از مفاهیم نیازمند بررسی در تاریخ اسلام و ایران، به ویژه در دوره صفوی، مفهوم سیادت است. گرچه این مفهوم از آغاز تا دوره صفویه مسیری انقباضی (هاشمی، طالبی، علوی، و فاطمی) طی کرد، درباره انتساب سیادت (پدری یا مادری) دیدگاه های تازه ای نیز پدید آمد. نگارندگان این مقاله موفق شدند دو رساله به نام های الاشراف علی سیاده الاشراف تالیف سیدحسین بن مجتهد کرکی (د 1001ق) و رساله فی اولاد البنات یا اثبات سیاده اولاد الاناث تالیف سیداحمد بن زین العابدین علوی عاملی (د 1060ق) را بازشناسی کنند که نویسندگان آن ها درصددند ره یافتی متفاوت با گفتمان غالب عصر خویش درباره انتساب سیادت ارائه دهند. هم چنین در این پژوهش برآنیم ضمن بازشناسی و معرفی این دو نسخه خطی با تکیه بر تحلیل تاریخی مفهومی و متنی نسخ فوق به بررسی اندیشه های مولفان آن درباره مفهوم سیادت بپردازیم.
One of the concepts in the history of Islam and Iran which requires more examination،particularly in Safavid era، is Siyadat (an honorific conception denoting individuals accepted as descendants of the Islamic prophet). Although this concept experienced a contraction from its outset until the Safavid era (Hashemi، Talebi، Alavi and Fatemi)، new perspectiveshave also appeared concerning Siyadat appointment. The authors of this article attempted to examine two treatises named Understanding Siyadat written by Seyyed Hussein ibn Mojtahed Korki in 1001 (AH) and ATreatise on Siyadat of Female Descendantscompiledby Seyyed Ahamad Ibn Zeinolabedin Alavi Ameliin 1060(AH). In both treatises، authors proposed a different approach to the appointment of Siyadat in comparison to their dominant contemporary discourse. In this research، we aimed at investigating and introducing these two manuscripts by means of content analysis and the analysis of the historical concepts in these treatises and examining the opinions of their authors concerning the concept of Siyadat.
Machine summary:
نگارندگان این مقاله موفق شدند دو رساله به نامهای الاشراف علی سیادة الاشراف تألیف سیدحسین بن مجتهد کرکی (د 1001ق) و رسالة فی اولاد البنات یا اثبات سیادة اولاد الاناث تألیف سیداحمد بن زینالعابدین علوی عاملی (د 1060ق) را بازشناسی کنند که نویسندگان آنها درصددند رهیافتی متفاوت با گفتمان غالب عصر خویش دربارة انتساب سیادت ارائه دهند.
گرچه میتوان پدیدة مذکور را از زوایای گوناگون بررسی کرد، اما هدف تحقیق در اینجا معرفی و بررسی دو نسخۀ خطی به یادگار مانده از عصر صفویه است که بهدست دو تن از سادات اندیشمند و عالم این عصر به نامهای سیدحسین مجتهد کرکی و سیداحمد علوی عاملی نگاشته شده است تا با توجه به چگونگی انتساب سادات با بنیانگذار دین مبین اسلام و مداقه در آنها امکان بازشناسی گوشهای از مسائل اجتماعی زنان فراهم شود، زنانی که در این عصر و اعصار دیگر تاریخ ایران با عنوان «ضعیفه» معرفی میشدند تا بهخوبی روایتگر وزن و جایگاه اجتماعی این بخش از اجتماع زمان خویش باشند.
در پژوهش حاضر نسخ مد نظر بر اساس شیوۀ تحلیل تاریخی مفهومی و متنی بررسی شده و به نتایج و رهیافتهای برآمده از آنها توجه شده است تا ضمن تشریح اندیشة این دو عالم در این مقوله به پرسش زیر پاسخ داده شود: چرا در عصر صفوی اثبات سیادت از جانب مادر از طریق مجتهد کرکی و احمد علوی عاملی مطرح شد و اهمیت یافت؟ بر همین مبنا در قسمت بعد بهمنظور آگاهی نسبی از وضعیت سادات، نخست توجه دولت صفوی و جامعة آن عصر به سادات تشریح میشود، سپس سادات حاضر در آن جامعه دستهبندی میشوند.