Abstract:
عواطف می توانند باعث پیوست یا گسست گفتمان شوند. سازوکار وجوه حسی و عاطفی در داستان تراژیک حسنک وزیر در تاریخ بیهقی، به شکست گفتمانی منجر میشود. در مقالۀ حاضر بر اساس روش تحلیل گفتمان مبتنی بر پدیدارشناسی حواس و عواطف می کوشیم این نکته را آشکار سازیم که زیرساخت عاطفی تعیینکننده و تمایزبخش در داستان حسنک وزیر از «تحقیر اجتماعی و بیناسوژگانی» نشات می گیرد که شخصیت منفی عاطفی داستان (بوسهل) تجربه میکند و به عواطفی چون «تشفی، تعصب و انتقام» میانجامد که وجه تشفیگرانه آن حتی پس از انتقام جریان دارد. شدت وجه عاطفی از سوی این کنشگر منفی در راستای ارائه یک گزاره کلی ناظر به کنش سیاسی خردگرایانه است؛ در عین حال، وجه عقلایی داستان بر شخصیت خردگرا و پیچیده داستان (سلطان مسعود غزنوی) استوار است که گزارههای عقلایی را در متن تولید میکند اما به لحاظ اشتراک در تحقیر سوژگانی با بوسهل پیوند و با حسنک گسست گفتمانی مییابد و از این رو این شخصیت خردگرا علیرغم تعیینکنندهبودن و برخورداری از قدرت اصلی در تعیین سرنوشت گفتمان، در لایه دوم پیرنگ قرار میگیرد.
Emotions can cause discursive connection and disjunction. The mechanism of the emotive dimension of the tragic story of “Hasank the Vizier” in Beyhaqi’s History leads to discursive failure. Adopting a discourse analytical approach, informed by the phenomenology of senses and emotions, this article demonstrates that the determining and distinguishing emotive deep structure in the story derives from the “social and intersubjective humiliation” experienced by the negative emotive character, Busahl Zuzani. This leads to emotions such as “relief, prejudice and revenge”, and the relieving aspect continues even after revenge has been taken. The intensity of the emotive dimension relating to this negative actant is in line with the presentation of a general statement on rational political action. At the same time, the rationalistic dimension of the tale is based on its rational and complex character, Sultan Masoud Ghaznavi, who produces rationalistic statements in the text but, sharing subjective humiliation, is discursively connected with Busahl, and disconnected from Hasanak. Therefore, despite being the main source of power and having a key role in determining the destiny of the discourse, this rational character is relegated to the second layer of the plot.
Machine summary:
شدت وجه عاطفی از سوی این کنشگر منفی در راستای ارائه یک گزاره کلی نـاظر بـه کـنش سیاسی خردگرایانه است ؛ در عین حال ، وجه عقلایی داستان بر شخصیت خردگرا و پیچیده داستان (سلطان مسعود غزنوی) استوار است که گزاره های عقلایی را در متن تولید مـیکنـد امـا بـه لحـاظ اشتراک در تحقیر سوژگانی با بوسهل پیوند و با حسنک گسست گفتمانی مییابـد و از ایـن رو ایـن شخصیت خردگرا علیرغم تعیین کننـده بـودن و برخـورداری از قـدرت اصـلی در تعیـین سرنوشـت گفتمان ، در لایه دوم پیرنگ قرار میگیرد.
داستان مذکور در یکی دو دهه اخیر بیشـتر بـا رویکـرد تحلیـل روایـی و بـه ویـژه از منظـر شخصیت پردازی مورد توجه قرار گرفته است که از جمله میتوان به این موارد اشـاره نمـود: جلال متینی (١٣٧٤) در «سیمای مسعود غزنوی در تاریخ بیهقی» (یادنامه ابوالفضل بیهقی)؛ محمدعلی همایون کاتوزیان (١٣٧٤) در «ذکر بر دارکـردن امیـر حسـنک وزیـر: ملاحظـاتی پیرامون جامعه شناسی تـاریخی ایـران »؛ حجـت رسـولی و علـی عباسـی (١٣٨٧: ٨١-٩٧) در «کارکرد روایت در ذکر بر دار کردن حسنک وزیر از تاریخ بیهقـی»؛ احمـد رضـی (١٣٨٣: ٦- ١٩) در «داسـتان وارگـی تـاریخ بیهقـی»؛ پـروین گلـیزاده و علـی یـاری (١٣٨٨: ٦٩-٨٦) در «بررسی قابلیت های نمایشی داسـتان حسـنک وزیـر در تـاریخ بیهقـی»؛ مرتضـی چرمگـی عمرانی (١٣٨٩: ١٠٣-١٢٢) در «هنر سبکی بیهقی در توصیف داستان حسنک وزیر»؛ مرضـیه کاووسیحسینی (١٣٨٩: ١١٧-١٢٧) در «بررسی شیوه های داستان پردازی بیهقـی در داسـتان بردارکـردن حسـنک وزیـر»؛ قدسـیه رضـوانیان و علیرضـا پورشـبانان (١٣٨٩) در «نمـایش شخصیت ها و شخصیت های نمایشی در تـاریخ بیهقـی»؛ ابوالفضـل حـری (١٣٨٩: ٦٩-٨٧) در «همبستگی سطوح روایت و فراکردهای هلیدی در داستان حسنک وزیر»؛ مینا بهنام (١٣٨٩: ١٣١-١٥٠) در «ریخت شناسی داستان حسنک وزیر به روایت بیهقی».