Abstract:
مجموعه کتاب جهان مرگبار در چهار جلد ۳۲ صفحهای با متنی ساده و ساختار استاندارد، تصویرهای بزرگ و دیدنی و با هدف آشنایی نوجوانان با تلخترین رویدادهای تاریخ، حوادث طبیعی، مرگبارترین شغلها و خطرناکترین ورزشها نوشته شدهاند. شاید به نظر برسد که بسیاری از این موضوعها به نوجوانان ارتباطی ندارد و ممکن است آنها را دچار افسردگی کند و سبب رشد بدبینی در آنها شود. برای مثال، اگر نوجوانی بداند که مردمی در سیل گرفتار شدهاند و تنها راه نجات آنها سوراخی در سقف خانه است، چه احساسی پیدا میکند یا بداند که مهاجران اروپایی بسیاری از بومیان را کشتند، چه نگرشی نسبت به کشور آمریکا پیدا میکند؟ اما بدون توجه با آنچه بر ما گذشته است، نمیتوانیم آینده بهتری بسازیم. روشن است که خواندن این کتابهای تلخ اما آموزنده برای دانشآموزان آمریکایی بیش از دانشآموزان ایرانی سودمند است، زیرا بیشتر رویدادهایی که در این کتابها گزارش شده به جامعه آمریکا مرتبط میشود. اما آیا شرایط لازم برای تولید چنین کتابهایی در ایران فراهم است؟ آیا اگر درباره وضعیت نامناسب محیط کار و معیشت کارگران ایرانی بنویسیم با تهمت سیاهنمایی روبهرو نخواهیم شد؟
Machine summary:
برای مثال، اگر نوجوانی بداند که مردمی در سیل گرفتار شدهاند و تنها راه نجات آنها سوراخی در سقف خانه است، چه احساسی پیدا میکند یا بداند که مهاجران اروپایی بسیاری از بومیان را کشتند، چه نگرشی نسبت به کشور آمریکا پیدا میکند؟ اما بدون توجه با آنچه بر ما گذشته است، نمیتوانیم آیندۀ بهتری بسازیم.
اما آیا شرایط لازم برای تولید چنین کتابهایی در ایران فراهم است؟ آیا اگر دربارۀ وضعیت نامناسب محیط کار و معیشت کارگران ایرانی بنویسیم با تهمت سیاهنمایی روبهرو نخواهیم شد؟ کلیدواژگان تاریخ آمریکا، ورزشهای خطرناک، شغلهای خطرناک، توفان، کارگران، حوادث طبیعی، جنگ جهانی، ادبیات نوجوانان درآمد میگویند که سبزیپلو با ماهی برای غذای روز عید نوروز بسیار مناسب است.
اما آیا میدانیم چند نفر از کارگران در معدن زغالسنگ یا کارخانههای ذوبآهن جان خود را به خطر میاندازند تا فولاد لازم برای ساختن خانههای ما فراهم شود؟ آیا از وضعیت دشوار کارگران ساختمانسازی که بسیاری از آنها از بیمه بهرهمند نیستند و اغلب آسیب میبینند، آگاهیم؟ وظیفۀ شهروندان این است که زبالهها را در ساعت معین بیرون از خانه بگذارند تا جمعآوری آنها بهموقع انجام شود.
اما آیا میدانیم هزاران نفر در میان زبالهها جستوجو میکنند تا چیزی که قابل بهرهبرداری دوباره است را از میان آنها پیدا کنند و بفروشند تا زنده بمانند؟ تا چه اندازه با زندگی کسانی که در وضعیت رکود اقتصادی شغل خود را از دست میدهند، آشنایی داریم؟ تا چه اندازه به وضعیت دشوار مردمان سیلزده یا آسیبدیده از زمینلرزه آگاهی داریم؟ آیا آگاهی از این موضوعها به ما که نه زباله جمع میکنیم و نه از سیل و زمینلرزه آسیب دیدهایم، ارتباط دارد؟ شاید به نظر برسد که بسیاری از این موضوعها به ما ارتباط ندارد.